کارآفرینی

راهنمای خوداشتغالی آنلاین، ۱۳ درس طلایی برای کسب و کار اینترنتی (بخش دوم و پایانی)

در بخش اول این مقاله، در مورد جایگاه کسب و کارهای آنلاین و بازار رو به رشد فعالیت های اقتصادی در اینترنت صحبت کردیم. سپس درس هایی را از زندگی شخصی و کاری نویسنده ی اصلی مقاله ارائه دادیم. در بخش دوم و پایانی نیز، درس هایی طلایی برای موفقیت کسب و کار آنلاین شما تقدیمتان می کنیم.

۷٫ اجتماعی باشیم، اما نه زیادی!

حداقل مزیت “رئیس خود بودن”، اینست که هر مدت بخواهید، می توانید همراه خانواده و دوستان خود باشید، هر گاه که مسافرتی پیش آمد، لازم نیست تا از کسی اجازه مرخصی بگیرید… اما ممکن است دیگران فراموش کنند که شما هم باید کار کنید. اینکه همیشه در منزل باشید، به این معنی نیست که همیشه برای گپ دوستانه یا مهمانی فرصت دارید. گاهی هم مجبورید که کار را در اولویت قرار دهید.

فهماندن این مسأله به دیگران آسان نیست، اما مجبورید که این کار را ان

جام دهید. همه باید درک کنند که شما نیز برنامه ی کاری دارید و در کارتان جدی هستید. در غیر این صورت، هر کس هر زمان از روز که بخواهد، برای نوشیدن چای و هم نشینی به سراغ شما خواهد آمد و شما را از کار اصلی تان باز خواهد داشت.

۸٫ خودمان باشیم

خیلی از افراد وقتی برای ارائه ی خدمات خود، یک وبسایت تأسیس می کنند، خود را با عنوان “تیم ما” یا “شرکت ما” معرفی می کنند. در حالی که منظور از تیم ما و شرکت ما، تنها یک نفر است. به هیچ وجه لازم نیست که خود را اینچنین معرفی کنید. وانمود نکنید که شما فرد پشت پرده ی یک شرکت بزرگ هستید و تنها در موقع عقد قرارداد ظاهر می شوید. بدانید که در نهایت، این “آدم” ها هستند که با هم معامله می کنند. پس بهتر است هر چه زودتر این واقعیت را درک کنید و بدون رودربایستی با مشتریان خود روبرو شوید تا آنها هم به شما اعتماد کنند. ضمناً بزرگ جلوه دادن کسب و کارتان، ممکن است باعث شود که مشتریان کوچکتر با شما تماس نگیرند، چون از مواجهه با یک شرکت بزرگ و شرایط کاری سخت می ترسند. بهتر است حقیقت را بگویید و دوستانه با مشتریان خود برخورد کنید.

۹٫ بازاریابی، بازاریابی، بازاریابی

امروزه نمی توان در فرآیند تولید، کار طراحان، مهندسان و بازاریابان را مجزا از هم در نظر گرفت. در این دوره ی اضافه تولید (overload) کالا و اطلاعات، هر آنچه را که انجام می دهید، مرتبط با بازاریابی بدانید. بازاریابی کلید بقای کسب و کارتان است.

وقتی یک وبلاگ نویس در دیگر وبلاگ ها نظر (کامنت) می نویسد، یک مقاله ی جدید می نویسد، به ایمیل هایش پاسخ می دهد، برای تبلیغ در دیگر سایت ها پول می پردازد و… تمام اینها جزئی از فرآیند بازاریابی او محسوب می شوند. پس علاوه بر اینکه به درس های قدیمی بازاریابی توجه می کنید، امروزه باید تمام فعالیت هایتان حساب شده و در راستای راهبرد بازاریابی تان باشد. اگر به بازاریابی صحیح توجه نکنید، ممکن است محصولی تولید کنید یا کسی نمی خواهد، یا دقیقاً چیزی نیست که مشتریان می خواهند.

۱۰٫ کدام بازار؟

یکی از ساده ترین راه ها برای کسب درآمد، اینست که مشکلات مردم را حل کنیم. در دنیای وب، سایت های فراوانی یافت می شوند که به خوانندگان آموزش می دهند چگونه بر استرس غلبه کنند، چگونه درآمد پیدا کنند، و… اگر چه به نظر می رسد که بازار اینگونه سایت ها اشباع شده باشد، اما ظهور همه روزه ی نمونه های بسیار موفق به ما نشان می دهد که همیشه می توان موضوع بکری را یافت و برای آن یک سایت جدید تأسیس کرد.

برای شروع، سعی کنید برای مشکلات خودتان راه حلی پیدا کنید. شاید همین مشکل شما، ذهن میلیون ها نفر دیگر را نیز مشغول کرده باشد. نرم افزار کوچکی که امروز به آن احتیاج دارید و خودتان آن را تولید می کنید، ممکن است مورد احتیاج بسیاری وبلاگ نویسان دیگر نیز باشد. ممکن است در هر پروژه ی جدید، با مشکلات جدیدی روبرو شوید، پس آنها را شناسایی کنید و بر روی راه حل ها متمرکز شوید. احتمالاً این راه حل ها برای بسیاری دیگر نیز مفید خواهند بود.

۱۱٫ مشتری بازار خودمان باشیم

برای شناخت دقیق نیازهای مشتریان، عضو بازاری شوید که محصولات شما به آن عرضه می شود. اگر در این بازار فعال شوید (در فروم های مرتبط حضور پیدا کنید، وبلاگ های این حوزه را بخوانید و…)، نکات ارزشمندی از مشتریان خود درباره ی خودشان خواهید آموخت:

  • چه انتظاراتی از یک محصول دارند؟
  • از چه چیزی در دیگر محصولات ناراضی هستند؟
  • انتظار دارند به عنوان مشتری، چگونه با آنها رفتار شود؟
  • چه چیزی آنها را به خرید یک محصول ترغیب می کند؟

البته، گاهی نیز مجبورید که قبل از همه این کارها، محصولتان را روانه ی بازار کنید. به هر حال راهبرد فوق به شدت از میزان تخمین های اشتباه درباره ی رفتار مشتریان و هزینه های بازاریابی می کاهد.

۱۲٫ هر چه زودتر، بهتر

اینکه برای پروژه های خود مهلت تحویل تعیین کنید، به شما انگیزه می دهد تا سریعتر کار کنید و محصول نهایی را آماده کنید. البته به این معنی نیست که آن را نیمه تمام به بازار بفرستید، بدون اینکه حتی خودتان از آن راضی باشید. باید وقتی آن را منتشر کنید که به نظر خودتان عالی است. اما اجازه دهید که سؤالات و بازخوردهای مشتریان، آن را شکل داده و تکمیل کند، تا در نگاه هر دو طرف، محصولی عالی باشد. عرضه ی به موقع محصولی که ۹۰ درصد تکمیل شده، بهتر از عرضه نکردن محصولی است هیچ عیب و نقصی ندارد.

۱۳٫ هر کاری که دلتان می خواهد انجام دهید!

هدف این مقاله ارائه ی راهنمایی هایی برای خوداشتغالی اینترنتی بود، نه یک دستورالعمل که باید آن را مو به مو اجرا کرد. فلسفه ی “رئیس خود بودن” اینست که خودتان تصمیم بگیرید چه کاری انجام دهید و چه کاری انجام ندهید. پس در مورد رهنمایی های بالا نیز تصمیم گیری با شماست.

معمولاً وقتی که شخص دیگری به شما دستور انجام کاری را بدهد، لذت انجام آن کار کمتر می شود. گاهی نیز به کلی انگیزه ی انجام کار را از بین می برد. اگر هدایت زندگی را خودتان بدست بگیرید، خیلی بیشتر می توانید از آن لذت ببرید و در کارتان پیشرفت کنید. پس به جای اینکه از راهنمایی های فوق به عنوان قوانین تبعیت کنید، آنها را گام هایی بدانید که می توانید به انتخاب و تفسیر خود از آنها پیروی کنید یا نکنید. شما رئیس خود هستید، پس تصمیم با شماست!

در پایان، مطلب زیر به شما توصیه می شود:

چگونه یک وبلاگ گروهی پردرآمد بسازیم

منابع مورد استفاده در این مطلب:

سایت انگلیسی:

ViperChill

این مقاله توسط آقای سید حمیدرضا عظیمی نوشته شده است.

سید حمیدرضا عظیمی

سید حمیدرضا عظیمی، دانش آموخته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی از دانشگاه شهید بهشتی و دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی که از سال 1382 فعال فضای تجارت الکترونیک بوده و هم اکنون از مدرسین مدیریت بازاریابی و به طور مشخص بازاریابی اینترنتی (Digital Marketing) است. رزومه کامل من را اینجا ببینید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا