مشكلات عمدهای كه واردكنندگان و صادركنندگان به طور كلی در قراردادهای تجاری با آنها مواجه میشوند، ممكن است ناشی از سه عامل باشد: اول، عدم اطمینان از اینكه قانون كدام كشور حاكم بر قراردادهایشان خواهد بود، دوم مشكلات ناشی از اطلاعات ناكافی و سوم مشكلات ناشی از تفاوت در ترجمه. اینكوترمز از ابتدای پیدایش توسط ICC (اتاق بازرگانی بینالمللی) و در مسیر اصلاحات انجام گرفته تا به امروز كوششی بوده است برای كاهش یا حتیالمقدور رفع اینگونه اشكالات.
این نوشته نگاهی دارد به تاریخچه اینكوترمز و ICC و چرایی به وجود آمدن اینكوترمز و توضیح اصطلاحات به همراه جدول توزیع مسوولیتهای طرفین قراردادها بر مبنای اینكوترمز.
اینكوترمز كه با استفاده از كلماتInternational Commercial Terms به معنی اصطلاحات بازرگانی بینالمللی ساخته شده است، مجموعهای از تعاریف اصطلاحات تجاری بینالمللی است كه در سطح جهان به رسمیت شناخته شدهاند؛ مانند FOB، CFR و CIF. این اصطلاحات توسط اتاق بازرگانی بینالمللی (ICC) توسعه یافتهاند.
اینكوترمز تعریفی از تعهدات و مسوولیتهای قراردادهای بین خریدار و فروشنده است و ابزاری است فوقالعاده با ارزش و كاهنده هزینهها.
اتاق بازرگانی بینالمللی (ICC)
اتاق بازرگانی بینالمللی در سال 1919 با هدف خدمت به تجارت جهانی به وسیله ارتقای سرمایهگذاری و تجارت، بازارهای آزاد برای كالاها و خدمات و گردش آزاد سرمایه تاسیس شد. به علت نفوذ و تاثیرگذاری اولین رییس آن، اتین كلمنتال كه خود قبلا وزیر بازرگانی فرانسه بود، دبیرخانه ICC در پاریس مستقر شده است و فقط در طول سالهای جنگ جهانی كه پاریس تحت اشغال بود به سوئد بیطرف منتقل شده بود. با نفوذ كلمنتال بود كه دادگاه داوری بینالمللی نیز در 1923 تاسیس شد. اعضای كنونی ICC را شركتهای عمده تولیدی و خدماتی از بیش از 130 كشور جهان تشكیل میدهند. از زمان تاسیس سازمان ملل متحد نیز ICC همواره به طور رسمی به عنوان مشاور عالی مورد مشورت سازمان ملل و آژانسهای وابسته به آن قرار گرفته است.
اصطلاحات رایج
FOB اولین اصطلاحی بود كه در میان بازرگانان رواج یافت، در زمانی كه كشتیها همگی چوبی بودند. تجار به این توافق رسیدند كه برای فرستادن محمولههایشان اگر به جای اینكه منتظر برگشتن كشتی خود باشند، اگر برگشتنی در كار بود از كشتیهای همدیگر استفاده كنند، همگی میتوانند پول بیشتری به دست آورند. FOB به این معنا بود كه هر تاجری میبایست محموله خود را توسط كاركنان خود به كشتی حمل كرده و در جایی كه خدمه كشتی میخواستند قرار دهد و اگر نیاز به بالابر توری كشتی بود، بابت هر بار استفاده از باربر باید هزینه میپرداختند. اگر هر محمولهای پیش از عبور تور از نرده كشتی بیرون از تور میافتاد، تاجر مقصر بود و اگر پس از عبور تور از نرده كشتی بیرون میافتاد، تقصیر خدمه كشتی بود. ممكن بود خدمه كشتی در محاسبه وزن محموله و اثری كه بر كشتی و ایجاد تكان و نوسان در هنگام حمل بار به آن میكرد، اشتباه كند. اصطلاح FOB چندین قرن است كه كار میكند.
شاید اگر تجارت به همان صورت چند قرن پیش بود، همان اصطلاحات قدیمی از جمله FOB میتوانستند كارآیی خود را حفظ كنند، ولی پیچیدگی تجارت، امور تجاری و قراردادهای تجاری نیاز به توافقات و اصطلاحات جدیدتر داشت. سوالاتی نظیر آنچه در ذیل میآیند همواره وجود داشتهاند:
- آیا فروشنده باید كالاها را مستقیما به خریدار تحویل دهد یا به طور غیرمستقیم و از طریق طرف ثالثی كه كالا را از فروشنده به خریدار حمل نماید؟
- در چه نقطهای تحویل كالا رخ میدهد، نزد فروشنده یا نزد خریدار؟
- اگر تحویل كالا به خریدار به طور غیرمستقیم باشد، چه كسی ترتیبات حمل كالا تا مقصد را انجام میدهد؟
- در چه مرحلهای ریسك از بین رفتن یا هرگونه خسارت وارده به كالا از فروشنده به خریدار منتقل میشود؟
- چه كسی ترتیبات لازم برای بیمه پوششی ریسك از بین رفتن یا خسارات به كالا در طی حمل و نقل را انجام میدهد؟
- پرسش اصلی مربوط به هزینههای حمل و نقل آن است كه چه هزینههای فرعی و اتفاقی حمل كالا از فروشنده به خریدار به حساب فروشنده و چه هزینههایی به حساب خریدار منظور خواهند شد؟
- تعهدات فروشنده و خریدار در ارتباط با اخذ مجوزها و پروانههای لازم برای حمل كالا از كشوری به كشور دیگر چه میباشد؟
پاسخ به این پرسشها و جوابهای آنها ممكن بود بر حسب منطقه جغرافیایی و عرف یا قوانین آن منطقه متفاوت باشد و البته با توجه به اینكه طرفین قرارداد لزوما از روشهای تجاری كشور دیگر مطلع نیستند، این تفاوتها موجب سوءتفاهم، دعوی حقوقی و اتلاف وقت و پول میشود. اینكوترمز میتواند به عنوان ابزاری بینالمللی، بسیار به كار آید، البته اتاق بازرگانی بینالمللی همواره تاكید كرده است كه اینكوترمز صرفا به رابطه بین فروشنده و خریدار تحت قرارداد فروش محدود میشود و آن هم در برخی زمینههای كاملا مشخص. آنچه كه برای صادركنندگان و واردكنندگان اهمیت زیادی دارد، ارتباط و یكپارچگی بین قراردادهای مختلف فروش بینالمللی كالا است كه در آن علاوه بر قرارداد فروش، قرارداد حمل، قرارداد بیمه و قرارداد تامین مالی نیز دخیل میباشند. اینكو ترمز فقط مربوط به یكی از این قراردادها میشود؛ یعنی قرارداد فروش، معهذا توافق طرفین در مورد استفاده از یك اصطلاح اینكوترمز خاص الزاما بر سایر قراردادها نیز تاثیر میگذارد، مثلا اگر فروشندهای با قرارداد مبتنی بر شرایط CFR یا CIF موافقت كند، نمیتواند قرارداد را به جز از طریق حمل دریایی از طریق شیوه حمل دیگری اجرا نماید. زیرا كه طبق شرایط مذكور باید بارنامه یا هر سند دریایی دیگری را خریدار ارائه نماید كه در صورت استفاده از روش حمل دیگری تسلیم چنین مدركی امكانپذیر نیست.
به علاوه سند حمل قید شده در اعتبار اسنادی الزاما مربوط به وسیله حمل مورد نظر میباشد، ثانیا اینكوترمز با برخی از وظایف و تكالیف معین سروكار دارد مانند وظیفه فروشنده در مورد قراردادن كالا در اختیار خریدار یا تسلیم و تحویل آن جهت حمل یا تحویل در مقصد و همچنین وظایف مربوط به تقسیم خطر (ریسك) بین طرفین در موارد مذكور، به علاوه وظایف دیگری كه اینكوترمز به آنها مربوط میشود، عبارتند از ترخیص كالا برای صدور و ورود، بستهبندی كالا، وظایف خریدار در مورد تحویل گرفتن كالا، همچنین اثبات اینكه وظایف مربوط كاملا انجام شده است. اگر چه اینكوترمز برای اجرای قرارداد فروش فوقالعاده مهم میباشد، ولی بسیاری از مشكلاتی كه ممكن است در قرارداد به وجود آید مانند انتقال مالكیت (كالا) و سایر حقوق ناشی از مالكیت و نقض قرارداد و عواقب برائت از مسوولیت در موارد خاص ارتباطی با اینكوترمز ندارد.باید متذكر شد كه هدف این نیست كه اینكوترمز جایگزین آن دسته از شرایط قرارداد اعم از شرایط استاندارد یا شرایط ناشی از مذاكرات كه در یك قرارداد كامل فروش مورد نیاز است بشود. اینگونه مسائل باید با شرایطی كه در قرارداد فروش مقرر میشود و قوانین حاكم حلوفصل گردد.
دانلود این مطلب از کتابخانه پایگاه اطلاع رسانی صنعت
منبع: دنیای اقتصاد