نگاهی جامع به مفهوم توسعه اقتصادی (۴)
معیارهای توسعه اقتصادی
با توجه به تعاریف رشد و توسعه اقتصادی که قبلاً به آنها اشاره گردید در تعاریف رشد و توسعه بین اقتصاددانان وحدت نظر کامل وجود ندارد و هر یک معیار یا معیارهایی را برای توسعه مد نظر قرار داده و با توجه به این معیار یا معیارها به تعریف توسعه اقتصادی پرداختهاند.
به عبارت دیگر اختلاف در تعاریف توسعه اقتصادی به این موضوع برمیگردد که هر یک از علمای اقتصادی یک یا چند عامل مختلف از قبیل سرمایه گذاری نیروی انسانی، فرهنگ، ساختارها و بنیانها، موسسات اجتماعی، منابع طبیعی، تکنولوژی و غیره را راهنما و سنگ زیرین توسعه اقتصادی دانسته و به جهت اهمیتی که برای هر یک از عوامل فوق قائل هستند مبادرت به تعریف توسعه اقتصادی مینماید.
توسعه اقتصادی و پیشرفت تکنولوژی
ژوزف شومپیتر توسعه اقتصادی را با پیشرفت تکنولوژی مربوط می داند. او معتقد است تکنولوژی، نوع آوری و ابداعات موتور توسعه است. پیش نیاز توسعه و فراهم شدن عوامل آن (تکنولوژی، نوآوری و ابداعات) در گرو طبقهای است بنام Entrepreneur یا کارآفرینان خلاق که نوآور و صاحب ابتکار هستند.
در حالی که فرانسواپرو توسعه اقتصادی را ترکیبی از تغییرات روحی و اجتماعی ملتها میداند که در نتیجه این تغییرات بتواند محصول حقیقی ناشی از اقتصاد خود را بطور جمعی، پیوسته و مداوم افزایش میدهد.
شوماخر میگوید : توسعه با کالاهای مادی آغاز نمی شود بلکه با آدمیان و تربیت آنها، با سازمان و با انضباط آغاز میشود (تاکید بر متغیر های غیر اقتصادی توسعه) بدون این سه عامل همه منابع بدون مصرف باقی میماند.
هربرت فورث نیز در تعریف توسعه اقتصادی این چنین میگوید :
حالت توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی بستگی به این مسئله دارد که یک جامعه تا چه میزان از ثروتهای طبیعی و انسانی خود میتواند با اقتصادیترین روش تکنولوژی معاصر بهرهبرداری کند.
هگن معتقد است که شخصیت فرهنگی اصلیترین عامل ایجاد کننده توسعه اقتصادی است وی تحولات را معلول تحول فرهنگی و منبعث از آن می داند و می گوید که تحول اساسی در فرهنگ به خودی خود باعث میشود که اقتصاد از حالت رکود و خفگی خارج شود و به رشد و توسعه بیانجامد.
تئودور شولتز، گری بکر، سینگر، بلاک از اواسط دهه ۶۰ پیشروان تفکری میشوند که معتقد بودند.
دیگر مسئله اصلی در توسعه اقتصادی ثروت نیست بلکه ایجاد ظرفیت هائی است که خالق ثروت اند و این افزایش ظرفیت در قدرت فکری انسان ها نهفته است.از نظر اینان سرمایه انسانی هم پیشنیاز توسعه،هم مهمترین ابزار برای ایجاد توسعه و هم هدف توسعه است.پس در این نظرگاه توسعه یعنی فرآیند تحول،تکوین و تکامل سرمایه انسانی.
با توجه به دیدگاه های فوق می توان گفت«توسعه اقتصادی» و «توسعه اجتماعی،سیاسی و فرهنگی» در یک جامعه در ربط متقابل با یکدیگر است.چنانچه تغییر و تحولی در اوضاع اجتماعی و فرهنگی (روابط انسانها با یکدیگر،روابط انسان با محیط خود،چگونگی بینش و نگرش انسان نسبت به خود و هستی و…) ایجاد نشود انتظار تحقق رشد و توسعه اقتصادی بی جا خواهد بود.برعکس هر گونه تغییر و تحول مطلوب در امور اجتماعی و فرهنگی می تواند اثرات بس عظیمی بر اوضاع اقتصادی جامعه بگذارد.همچنین تغییرات و تحولات اقتصادی نیز می تواند موجبات دگرگونی ها را در اوضاع اجتماعی و فرهنگی باعث شود. از این رو است که باید گفت رشد و توسعه اقتصادی فقط در برگیرنده روابط و مناسبات اقتصادی نبوده و نیست بلکه شامل کلیه فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی نیز می باشد به همین جهت است که باید گفت توسعه اقتصادی با توسعه فرهنگی و اجتماعی جوامع لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
نگاهی جامع به مفهوم توسعه اقتصادی (قسمت اول)
نگاهی جامع به مفهوم توسعه اقتصادی (قسمت دوم)
نگاهی جامع به مفهوم توسعه اقتصادی (قسمت سوم)
دانلود جزوه کامل ۶۳ صفحه ای توسعه اقتصادی با رویکرد مدیریتی (این مقاله بخشی از آن جزوه است)
این مقاله توسط آقای سید حمیدرضا عظیمی نوشته شده است.