هزینه یابی کیفیت، محرکی برای بهبود مستمر
در دههٔ ۱۹۸۰ میلادی، فلسفه فکری بسیاری از مدیران شرکتها، به ویژ ه مدیران شرکتهای بزرگ، دستخوش تغییرات عمدهای گردید؛ به این معنا که علاوه برسودآوری، رقابت در سطح جهانی، افزایش رضایت مشتریان در سطح بین المللی، تاکید بر کنترل کیفیت محصولات و کاهش هزینهها نیز جزء اهداف اصلی و اولیه آنان قرار گرفت. امروزه قیمت و کیفیت از مهمترین مزیتهای رقابتی در صنایع به شمار میآیند.
رابطه بین کیفیت و هزینه
از این رو بررسی رابطه بین این دو مزیت رقابتی در سالهای اخیر به ویژه در صنایع پیشرو و کشورهای صنعتی بسیار مورد بحث بوده است. در عصر حاضر برای باقی ماندن در صحنه رقابت جهانی، باید محصولات متنوع با کیفیت بالا و قیمت مناسب، همراه با خدمات سریع متناسب با درخواست مشتری، در خدمت وی قرار گیرد و این امر باعث شده است که اتخاذ تصمیمات بهینه در درون سازمان، نتواند به تنهایی راه را برای موفقیت یک سازمان هموار سازد؛ بلکه علاوه بر پرداختن به مسائل درون سازمان و منابع اصلی، باید به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط با خارج از سازمان نیز پرداخته شود. اینکه عدم کیفیت چه تاثیری بر قیمت محصولات و متعاقباً درآمد شرکت خواهد داشت و نیز برای رسیدن به کیفیت مطلوب باید چقدر هزینه کنیم، بحث هزینه یابی کیفیت (COQ) را جایگاهی ویژه بخشیده است. واژه هزینه یابی کیفیت در اواخر دهه۱۹۵۰ و اوایل ۱۹۶۰ میلادی در اروپای غربی به کار گرفته میشد.
ریشۀ این واژه را احتمالاً میتوان «پیشگیری – ارزیابی – شکست» در طبقه بندی که در اواسط دهه ۱۹۵۰ میلادی در مقاله فایگنبام نیز به طور عمده بررسی شده بود، یافت. هزینه یابی کیفیت از مباحث جدید مدیریتی است که میتواند وضعیت و عملکرد شرکت را از ابعاد مختلف مانند حسابداری بهای تمام شده، کنترل کیفیت، تعمیرات و نگهداری، زنجیره تامین، مدیریت تولید، آموزش و بهسازی و موارد دیگر نشان دهد و با تهیه ترازنامه کیفیت در شرکت و مقایسه روند هزینههای کیفیت میتوان هزینه کیفیت در شرکت را کنترل و بهبود بخشید. محاسبه هزینههای کیفیت این امکان را فراهم میآورد که فعالیتهای کیفی را به زبان مدیریت بیان کنیم. این امر به نوبه خود باعث میشود که کیفیت به عنوان یک پارامتر تجاری در کنار سایر پارامترها از قبیل: بازاریابی، تحقیق و توسعه، تولید و عملیات در نظر گرفته شود. با وارد کردن هزینههای کیفیت به میدان تجارت، در واقع اهمیت کیفیت در جهت سلامت تجارت مورد تأکید قرار گرفته و از طرف دیگر رفتار و برخورد کارکنان کلیه سطوح در جهت مدیریت کیفیت جامع و بهبود مستمر آن، تحت تأثیر قرار میگیرد.
هزینهیابی کیفیت
اهمیت مباحث کیفیت امروزه بر کسی پوشیده نیست. به همین خاطر است که تمام مؤسسات موفق، اقدامات کیفی را سر لوحه فعالیتهای خود در سراسر سازمان (از تأمین کنندگان تا مشتریان) قرار دادهاند.
پیروزی در بازارهای رقابتی امروز مستلزم عوامل متعددی است. یکی از مهمترین این عوامل بهبود مستمر در امر کیفیت است. در عین حال، مطالعات عملی و پژوهشی انجام گرفته در گذشته (۱۹۷۷ – Ross) نشان میدهد، افزایش سطح کیفیت به تنهایی نمیتواند پاسخگوی نیازهای مشتریان باشد. عامل مکمل افزایش کیفیت برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان، کاهش سطح هزینهها و قیمت تمام شده کالای ساخته یا فروخته شده است. یکی از مواردی که باعث کاهش هزینههای محصول میشود، کاهش هزینههای کیفیت است .
هزینههای کیفیت، مخارجی هستند که تولید کننده، مصرف کننده و یا جامعه از بابت کیفیت محصول یا خدمات متحمل میشوند و شامل مخارج مربوط به پیشگیری از بروز عیب، فعالیتهای ارزیابی و خسارتهای ناشی از شکستهای داخلی و خارجی میشود. هزینههای کیفیت همچنین شامل هزینههای تأمین و تضمین کیفیت رضایت بخش و هزینههای زیانهای ناشی از عدم کیفیت مطلوب میشود. یکی از روشها در هزینه یابی کیفیت، استفاده از مدل طبقه بندی» پیشگیری – ارزیابی – شکست «است؛ این مدل، مدلی است که به وسیله آن سازمانها هزینههای کیفیت خود را دسته بندی میکنند. عناصر هزینههای این مدل به صورت زیر تعریف شدهاند.
۱- هزینه پیشگیری: شامل تمام هزینههایی است که برای رسیدگی، پیشگیری و کاهش ریسک در عدم مطابقت کالا با درخواست مشتریان یا معیوب بودن آن، صرف میشود. که شامل: مهندسی کیفیت و آموزش، طراحی توسعه تجهیزات، برنامه ریزی کیفیت همراه با دیگر وظایف، بیمه عرضه کننده
۲- هزینه ارزیابی: شامل هزینههایی است که برای ارزیابی مدیران به منظور دستیابی به خواستههای کیفیتی صرف میشوند؛ مانند هزینه تصمیمات گرفته شده و کنترلهایی که در هر یک از مراحل حلقه کیفیت انجام میشوند. که شامل: بازرسی اجزایی که برای عرضه کننده است (بازرسی داخل کشور)، بازرسی درون فرایندی، بازرسی بعد از فرآیند و آزمایش (بازرسی خروجی)، کنترل تولید، کنترل کیفیت
۳- هزینه شکست: شامل هزینههای ناشی از زیان به خاطر منطبق نبودن محصولات با شرایط یا نیازهای مشتریان است و به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
• هزینه شکست داخلی: عبارت است از هریک از هزینههایی که در یک سازمان به علت بروز عدم تطابقها یا عیوب، در هر یک از مراحل حلقه کیفیت به وجود میآیندکه شامل: هزینه ضایعات، هزینه بازرسی، هزینه ضایعات مواد
• هزینه شکست خارجی: عبارت از هزینههایی است که پس از تحویل محصول به مشتری یا مصرف کننده، بر اثر بروز عدم تطابقها یا شکستها به وجود میآیندکه شامل: هزینه نقص یابی مشکل، هزینه مسئولیت محصول، جبران در مورد استرداد هزینه مواد، هزینه ضمانت، و هزینه زیان معروفیت
هزینههای کل کیفیت: جمع کل هزینههای بالاست.
اهداف و استراتژیهای هزینه یابی کیفیت
استراتژی و اهداف ایجاد سیستم هزینه یابی کیفیت برپایه اصولهای
– برای هر عدم انطباقی یک علت ریشهای وجود دارد،
– علتها قابل پیشگیری هستند
– پیشگیری همیشه ارزا نتر است- چرخه مدیریت کیفیت
برقرار میشود. اهم اهداف بکارگیری از سیستم هزینه یابی کیفیت در سازمانها عبارت است از:
۱- تشخیص کلیه فعالیتها و امور انجام شده در نیل به کاهش هزینههای کیفی
۲- برآورد هزینههای ناشی از کیفیت ضعیف یا کیفیت بیش از حد کالا و خدمات
۳- توجه به هزینههای عدم انطباق به طور مستقیم برای کاهش رساندن آنها
۴- ارزیابی مستمر فعالیتهای پیشگیرانه به منظور کسب بهبود در آینده
۵- کسب یافتهها و استفاده از نتایج آنها در جهت بهبود کیفیت و بهینه سازی هزینه کیفیت
۶- تفسیر مناسب اطلاعات و تغییر روند هزینههای کیفیت برای کلیه افراد ذیربط
۷- کاهش هزینههای ارزیابی برطبق نتایج بدست آمده
۸- سرمایه گذاری در فعالیتهای پیشگیرانه صحیح برای بدست آوردن بهبود
۹- و … .
مزایا و فواید استفاده از سیستم هزینه یابی کیفیت
هزینههای کیفیت نیز در پرده ابهام قرار گرفته است، لذا ارائه تصویر روشن از این امر برای شرکتها از اهمیت ویژهای برخوردار است. به خصوص که این هزینهها حدود ۲۰ درصد ارزش فروش را به خود اختصاص میدهند. برای تببین هرچه بیشتر ضرورت استفاده از هزینههای کیفیت به ذکر بعضی از فواید آن میپردازیم:
• آگاه کردن پرسنل شرکت از هزینههای مربوط به کیفیت ضعیف محصولات و خدمات
• تشخیص اینکه در چه بخشی، بیشترین هزینهها اتفاق میافتد
• مقایسه هزینههای کیفیت در یک برنامه اجرایی با سایر برنامهها
• تنظیم روند هزینههای کیفیت
• کاهش هزینه قیمت تمام شده
• افزایش حاشیه سود
• افزایش و یا حفظ کیفیت
• تقویت کارگروهی در دستیابی به اهداف کیفی
• بدست آوردن دادههای قابل استنادی برای ارزیابی پروژهها و شناسایی و حمایت از پروژههایی که بیشترین امکان کاهش هزینه در آنها وجود دارد.
• تصمیم گیری در مورد سرمایه گزاری بیشتر یا کاهش سرمایه گذاری در بهبود کیفیت.
موانع توسعه هزینه یابی کیفیت
• نبود وجود رقابت داخلی
• اجرای خط مشیها و آیین نامه نکردن هزینهیابی کیفیت
• ناتوانی شرکت در تامین اطلاعات مورد نیاز سیستم هزینه یابی کیفیت
• نبود آموزش مستمر کارکنان
• نبود انگیزه در کارکنان نسبت به مشارکت در کار
عوامل مؤثر بر سیستم هزینه یابی کیفیت
۱- عوامل انسانی؛ این عوامل شامل آموزش کافی، کارکنان با تجربه، نظارت و رضایتمندی کارکنان است.
۲- عوامل ماشینی؛ این عوامل شامل قطعات مرغوب، سرعت مناسب، ابزار اندازه گیری مناسب و ماشین آلات نو و پیشرفته است.
۳- عوامل طراحی؛ شامل طراحی مناسب قطعات و ترتیب خط تولید.
۴-عوامل مواد؛ ملزومات و قطعات؛ شامل تأمین مواد و قطعات از یک منبع، محل و جابجایی صحیح، مشخصات صحیح و محل نگهداری مناسب.
مدل اقتصادی هزینه یابی کیفیت
هر چه سازمان هزینه بیشتری بر روی پیشگیری و ارزیابی لحاظ نماید، مقدار شکست داخلی و خارجی آن کاهش مییابد؛ اما بین نحوه هزینه کردن و کاهش متقابل این هزینهها ارتباط خطی وجود ندارد و در یک نقطه این دو منحنی به نقطه بهینه خود میرسند و از آن به بعد تأثیر معکوس خواهد داشت. این روند در مورد شرکتهای با فرآیندهای سنتی و شرکتهای با فرآیندهای در حال توسعه متفاوت میباشد. در زیر به توضیح این روند در دو نوع شرکت مذکور میپردازیم:
شرکتهای با فرآیندهای سنتی
در این شرکتها، امکان رسیدن به کیفیت ۱۰۰ درصد وانطباق کامل محصول با مشخصههای مورد نظر از طریق اعمال فعالیتهای ارزیابی و پیشگیرانه وجود ندارد و در هر صورت درصدی عدم انطباق برای محصول در مقایسه با آنچه باید مطابق آن باشد، وجود خواهد داشت. نمودار رابطه بین میزان هزینههای صرف شده برای هزینههای ارزیابی و پیشگیرانه را با هزینههای شکست داخلی و خارجی نشان میدهد.
همان طور که در نمودار (۱) ملاحظه میشود، زمانی که هزینههای ارزیابی و پیشگیرانه افزایش یابد، هزینههای شکست و در نتیجه مجمو ع کل هزینههای کیفیت کاهش مییابند؛ اما این کاهش دائمی نبوده و در یک نقطه به صورت معکوس عمل میکند و باعث افزایش هزینهها میگردد و در نهایت میتوان گفت شرکتهای با فرآیند سنتی نمیتوانند به انطباق ۱۰۰ درصد کیفی برسند.
شرکتهای با فرآیند در حال توسعه
در این شرکتها، رسیدن به کیفیت ۱۰۰ درصد مطابق با آنچه مورد نیاز است، امکان پذیر میباشد. اگر چه در قسمتهای انتهایی نمودار، روند افزایش هزینههای ارزیابی و پیشگیرانه نسبت به ابتدای آن بسیار سریعتر است، اما نهایتا منجر به رسیدن به کیفیت انطباق صد درصد شده و هزینههای شکست داخلی و خارجی به صفر میرسند که در نتیجه آن مجموع کل هزینههای کیفیت در نقطه بهینه، معادل هزینههای ارزیابی و پیشگیرانه خواهد بود. نمودار زیر رابطه بین هزینههای ارزیابی و پیشگیرانه را با هزینههای شکست داخلی و خارجی نشان میدهد:
همان طورکه در نمودار (۲) مشاهده میشود، افزایش در هزینههای ارزیابی و پیشگیرانه سبب کاهش در هزینههای شکست داخلی و خارجی شده و نهایتا منجر به صفر شدن آنها در نقطه بهینه گشته است؛ بنابراین در شرکتهای با فرآیند در حال توسعه جدید میتوان به انطباق کیفیت صد درصد دست یافت.
روند تکامل هزینه یابی کیفیت
۱- مدل P-A-F
اولین روشی که در هزینه یابی کیفیت ارائه شده است، همان روش Juran است که امروزه به روش سنتی معروف شده است. در این روش هزینههای کیفیت به چهار بخش که به اختصار در زیر آورده شده است، تقسیم میشود:
الف. هزینههای شکست داخلی: هزینههایی که برای ارزیابی، تصحیح و یا جایگزینی محصول قبل از اینکه محصول به دست مشتری برسد، انجام میشود.
ب. هزینه شکست خارجی: هزینهای است که برای ارزیابی، تصحیح و یا جایگزینی بعد از اینکه محصول به دست مشتری رسید، صورت میگیرد.
پ. هزینه ارزیابی: هزینه مربوط به سنجش یا ممیزی محصولات یا خدمات به منظور اطمینان از استانداردهای کیفی، در این دسته میگنجد.
ت. هزینههای پیشگیری: هزینهای است که برای پیشگیری از وقوع ضایعات کالاها و یا جلوگیری از تولید محصولات با کیفیت بد باید پرداخت شود.
مسلم است که هزینه کردن در سطح پیشگیری همواره مقرون به صرفهتر از سطح ارزیابی و شکست خواهد بود. مدل Juran بر این نکته مهم تأکید دارد که هزینههای کیفیت برای محصولات در دست مشتریان بسیار زیاد و غیر قابل مقایسه با هزینههای کیفیت درسطوح بالاتر است.
۲- مدل هزینه یابی فرایندی
این مدل در سال ۱۹۷۹ توسط Crosby پیشنهاد شد و شباهت زیادی به مدل P-A-F دارد. این مدل در حقیقت، هزینههای کیفیت را ناشی از فعالیتهای کیفی میداند. منظور از فعالیتهای کیفی، تمام فعالیتهایی است که در جهت بهبود کیفیت محصولات، خدمات و فرآیندها انجام میشود.
کرازبی فعالیتهای کیفی را به دو دسته تقسیم بندی کرد:
۱- فعالیتهایی که برای بار اول انجام میشوند تا سطح کیفی محصولات، خدمات و فرایندها به سطح کیفیت مورد نظر برسد.
۲- فعالیتهایی که در جهت رفع نقصها، دوباره کاریها و… بعد از حصول سطح کیفیت ضعیف و در جهت بهبود انجام م یشود.
او هزینههای ناشی از اقدامات دسته اول را COC یا هزینههای انطباق میخواند و هزینههای ناشی از اقدامات دسته دوم را CONC یا هزینههای عدم انطباق نامگذاری کرده است. هزینههای ارزیابی و پیشگیرانه در نقطه مقابل هزینههای شکست قرار دارند، اما بین چگونگی هزینه کردن و کاهش متقابل این هزینهها ارتباط خطی وجود ندارد و در یک نقطه این دو منحنی به نقطه بهینه خود میرسند و از آن به بعد تأثیر معکوس خواهند داشت. این روند در مورد شرکتها با فرایندهای سنتی) کلاسیک (و شرکتها با فرآیند در حال توسعه) مدرن (متفاوت است.
در مقایسه دو حالت بالا میتوان گفت که منابع جدید با توجه به کارگیری تجهیزات، امکانات بهتر و قابلیتهای فرآیندی بالاتر امکان تولید محصول با کیفیتی صد در صد منطبق با خواستههای تعریف شده باشد.
۳- مدل کوه یخ
مدل کوه یخی توسط Dale Plunket در سال ۱۹۹۵ ارائه شد. طبق مدل ارائه شده، مهندسان کیفیت هزینههای گارانتی، ساعات اضافه کار ناشی از ضعف کیفیت و هزینه دوباره کاریها را به طور مستقیم مشاهده میکنند، در صورتی که بخش اصلی هزینهها به صورت نامشهود، از جمله هزینههای مشتریان، هزینههای بهبود برنامههای کیفی، کنترل فرایند، وفاداری مشتری، ارزیابی کیفیت و… از دید کارشناسان کیفیت مخفی است.
این مدل بر این نکته اساسی تأکید میکند که اصولا آنچه در مقوله هزینه یابی کیفیت اهمیت دارد،
فراموش نکردن هزینههای پنهان است .
۴- روش BSC
روش BSC پیشنهاد میکند که مدیران، اطلاعاتی را در مورد عوامل هزینه زا در امر کیفیت از چهار منظر، به طور هماهنگ در یک کارت یادداشت کنند و به تحلیل آنها بپردازند. این چهار منظر عبارتند از:
۱. منظر مشتری
۲. منظر فرایندهای داخلی کسب وکار
۳. منظر رشد، نوآوری و یادگیری سازمان
۴. منظر مالی.
بعد از جمع آوری این اطلاعات با قرار دادن آنها در کنار هم و ارزیابی و بررسی اطلاعات گردآوری شده بر اساس چهار منظر ذکر شده، علاوه بر اینکه تخمینی از عملکرد صرف هزینههای کیفی به دست میآید، میتوان میزان این هزینهها را نیز تا حد زیادی معین کرد.
فرایند هزینه یابی کیفیت توسط کارتهای امتیازی متوازن یک فرآیند کیفی ست؛ بدین گونه که از نظرات ذینفعان سازمان برای اندازه گیری میزان و نوع تأثیر گذاری هزینههای عدم مرغوبیت استفاده میشود، یعنی از دیدگاه مالی، سهامداران باید پاسخ دهند کدام یک از هزینههای بد بودن مرغوبیت بار مالی بیشتری به سازمان وارد میکند. همچنین مشتریان باید از دیدگاه خود، هزینههای کیفی را که بیشترین تأثیر را در کاربرد محصول دارند مشخص کنند. در ادامه، از منظر فرآیند کسب و کار، باید ارتباط بین هزینههای کیفیت و مزیت رقابتی مشخص شود و نیز معلوم شود که صرف این هزینههای کیفی چه ارتباطی با یادگیری و رشد در سازمان خواهد داشت.
بعد از جمع آوری این اطلاعات با قرار دادن آنها در کنار هم و ارزیابی و بررسی اطلاعات گردآوری شده بر اساس چهار منظر یاد شده، علاوه بر اینکه تخمینی از عملکرد صرف هزینههای کیفی بدست میآید، میتوان میزان این هزینهها را نیز تا حد زیادی معین کرد.
هزینه یابی کیفیت و مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره عرضه نه تنها باید به بررسی راههای کاهش هزینه در سراسر کانال عرضه و خدمات بپردازد، بلکه باید بین تقاضای روزافزون مشتریان برای ارائه خدمات به موقع و کارآمد موازنه ایجاد کرده و از تحولات سریعی که در عرصه فناوری صورت میگیرد نیز غافل نباشد. مدیریت کارآمد زنجیره عرضه به یک شرکت امکان میدهد تا تولید و انتقال محصولات در کل کانال تولید و توزیع را، از تأمین مواد اولیه یا قطعات گرفته تا قرار دادن محصول تمام شده در دستان مشتری هماهنگ سازد، مدیریت زنجیره عرضه باید از روشهایی استفاده کند که در کاهش هزینهها همراه با حفظ کیفیت کالا مؤثر باشد. یکی از روشهایی که در کارآم د شدن و دستیابی به اهداف در مدیریت زنجیره عرضه کمک میکند، استفاده از روش هزینه یابی کیفیت است. از آنجا که هدف هزینه یابی کیفیت، از بین بردن کامل هزینه ضایعات، سرمایه گذاری در فعالیتهای صحیح پیشگیرانه، کاهش هزینه ارزیابی و بازرسی، ارزشیابی مستمر و جهت دهی مکرر به فعالیتهای پیشگیری به منظور بهبود میباشد، لذا در راستای اهداف مدیریت زنجیره عرضه عمل میکند و مدیریت را در رسیدن به اهدافش یاری میکند. بنابراین مدیریت در زنجیره عرضه باید آن را بکار گیرد تا بتواند با تولید محصولاتی با کیفیت بالا و هزینهای کم، با محصولات رقبا به رقابت بپردازد و از این طریق همه عواملی را که در تولید و ارسال یک محصول یا خ دمات دخالت دارند، در نظر گرفته و آنها را به گونهای به هم متصل کند که به صورت یک تیم کارآمد و بدون مرز عمل کنند.
استفاده از اطلاعات هزینه یابی بر مبنای کیفیت برای استرتژی بهبود:
بهسازی کیفیت پروژهها باید بر اهداف جزئی و کلی تجارت در ارتباط باشد. اگر استراتژی افزایش سهم بازار باشد، پروژههای انتخابی باید بر این نقاط متمرکز شوند؛ چراکه بزرگترین تاثیر را بر تصمیمات خرید مشتریان کنونی و مشتریان آتی دارد. درمقابل اگر استراتژی تجاری شرکت مبنی بر افزایش سود با تولید یک محصول خاص باشد، پروژه انتخابی باید بر مبنای کاهش هزینههای کیفیت با کاهش خطاها، حذف فعالیتهای بدو فاقد ارزش متمرکز شوند.
بهبود کیفیت و بهرهوری باعث افزایش سوددهی واحد تجاری میگردد. حاشیه سود در نتیجه کاهش هزینهها افزایش خواهد یافت. افزایش فروش در نتیجه توجه به کیفیت، تحویل به موقع و فرصتی برای کاهش هزینه فروش است. هزینههای یقه سفید با حذف فعالیتهای کم کیفیت، زائد و فاقد ارزش کاهش خواهند یافت. رقابتپذیری واحد تجاری افزایش خواهد یافت. رضایتمندی مشتریان در نتیجه بهبود زمان تحویل و کاهش هزینهها افزایش خواهند یافت.
جمع بندی و ملاحظات
از آنجا که از مزایای هزینههای کیفیت، کاهش بهای تمام شده محصول، ایجاد توان رقابتی بالاتر در مقابل رقبا، سرمایه گذاری و انجام اقدامات اصلاحی برای رسیدن به شرایط استاندارد بیشتر و امکان بهبود تولید است، شرکتها برای باقی ماندن در صحنه رقابت جهانی و تولید محصولاتی قابل رقابت با محصولات ارزانتر و با کیفیتتر، نیاز به استفاده از روش هزینه یابی کیفیت دارند و مقاله حاضر به صورت مروری به بررسی این زمینه پرداخته است تا شرکتها با به کار بردن این روش هزینه یابی، بتوانند مدیریتی کارآمد داشته باشند.
این مطلب توسط آقای دکتر رحمت اله محمدی پور برای پایگاه اطلاع رسانی صنعت ارسال شده است.
نویسندگان :
دکتر رحمت اله محمدی پور، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ایلام واحد علوم و تحقیقات
وحیداکبرپور: دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه ایلام
الهه یعقوبی: دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه ایلام
نغمه هادی پور: دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه ایلام