مدیریت فروش و بازاریابی

فرانچایز: تعریف، مزایا و معایب

یکی از پرطرفدارترین اشکال کسب و کار که در سالهای اخیر تمایل به آن خصوصاً در کشورهای در حال توسعه رشد فراوانی داشته، استفاده از داراییهای فکری شرکتها و کسب و کارهای معتبر (مانند برند، اختراعات ثبت شده و…) می باشد که تحت قراردادهای مشخصی و در قبال پرداخت هزینه هایی به عنوان حق استفاده از دارایی، فرانچایز (Franchise) می باشد که در بازار رستوران، فست فود و کافی شاپ بیش از سایر کسب و کارها دیده می شود و در این بین شاخص ترین آنها در دنیا مک دونالد  (Mc Donald) می باشد. در ایران نیز نمونه هایی از ایجاد چنین شبکه هایی از توزیع خدمات وجود دارند که در بین آنها «بوف» و «هایدا» قدیمی تر و «پدر خوب» نمونۀ جدیدتر آن محسوب می گردد.

فرانچایز چیست ؟

یکی از اشکال مختلف استفاده از دارایی یک کسب و کار (Asset use)، فرانچایز کردن می باشد. زمانی که یک شرکت، به شخصیت (حقیقی یا حقوقی) دیگری اجازه می دهد تا از داراییهای آن تحت قراردادهایی مشخص استفاده کند، اصطلاحاً شکلی از کسب و کار اتفاق می افتد که به آن Asset use گفته می شود و توافقنامۀ منعقد شده، قرارداد اخذ امتیاز (Licensing agreement) نامیده می شود که در این بین، دریافت کنندۀ امتیاز، مبلغی را تحت عنوان حق الامتیاز یا royalty به صاحب دارایی پرداخت می کند. این دارایی، علاوه بر داراییهای فیزیکی (physical assets)، داراییهای فکری (intellectual properties) مانند نام و نشان تجاری، پتنت، کپی رایت و یا تخصص و دانش فنی را هم شامل می شود. به عنوان مثال، یک کافه در سنگاپور، در ازای پرداخت مبلغی به باشگاه منچستر یونایتد انگلستان، از لوگوی این باشگاه و رنگ پیراهن آن بر روی فنجان ها و یا تزیینات فضای کافه استفاده می کند.

فرانچایز

حق الامتیازها در قراردادهای فرانچایز هم مطرح می شوند. فرانچایز شکلی از کسب وکار است که در آن یک طرف به عنوان فرانچایز دهنده (franchisor)، به طرف دیگر به عنوان فرانچایز کننده (franchisee) اجازۀ استفاده از نام تجاری خود را به عنوان یکی از ملزومات کسب و کار فرانچایز کننده می دهد. بر حسب توافق، فرانچایز دهنده (مثلاً مک دونالد) با فراهم کردن مواد، تجهیزات و خدمات مدیریتی، فرانچایز کننده را در کسب وکارش همراهی می کند.

در یک دسته بندی کلاسیک، سازمانهای فرانچایزی یکی از انواع سیستمهای بازاریابی عمودی قراردادی (Contractual VMS) هستند که خود این نوع سیستم ها نیز یکی از انواع سیستمهای بازاریابی عمودی (Vertical Marketing Systems) محسوب می شوند که فیلیپ کاتلر در بحثهای مربوط به کانالهای بازاریابی آن را مطرح کرده است.

سازمانهای فرانچایزی، شکلی از شبکه ها یا کانال های بازاریابی هستند که در آنها یکی از اعضا به عنوان فرانچایز دهنده عمل کرده و وظیفۀ تنظیم توزیع محصولات در بین دیگر اعضای شبکه، که عمدتاً خرده فروش هستند، را به عهده دارد. اینگونه سازمانها به سه شکل هستند:

خرده فروش های تحت حمایت تولیدکننده (Manufacturer-sponsored retailer franchise system): آشکارترین مثال این حالت، صنعت خودروسازی است. کارخانه های تولیدکننده حق فروش محصولات خود را به خرده فروش هایی تحت عنوان نمایندگی های فروش اعطا کرده و تمامی چالشهای مرتبط با فروش (مانند تبلیغات و بازاریابی و…) را به آنها منتقل کرده است.

عمده فروش های تحت حمایت تولیدکننده (Manufacturer-sponsored wholesaler franchise system): مثال بارز آن کوکاکولا است. این شرکت، حق استفاده از برند خود را به عمده فروش هایی در بازارهای مختلف (مثلاً ایران) داده و این عمده فروش ها، با خرید مایع نوشابه از این شرکت، آن را در قوطی پر کرده و با برند کوکاکولا توزیع می کنند. همانطور که ملاحظه می شود، در این حالت، علاوه بر چالشهای مربوط به فروش، بخشی از پروسۀ تولید هم از شرکت اصلی خارج شده و در قبال آن، حق الامتیاز دریافت می گردد.

خرده فروش های تحت حمایت شرکت خدماتی (Service-firm-sponsored retailer franchise system): در این حالت، یک شرکت خدماتی تلاش می کند تا با ایجاد یک سیستم فراگیر، خدمت رسانی به مشتریان خود را به شکلی اثربخش صورت دهد. سیاست فست فودهای بزرگ دنیا (مک دونالد و برگر کینگ) و یا کسب وکار متل در امریکا (هاوارد جانسون) ار این دست محسوب می گردد.

فرانشیز

یه طور کلی استفاده از فرانچایز در کسب و کار، مزایا و معایبی دارد که از دیدگاه سرمایه گذار (به عنوان فرانچایز کننده) می توان به موارد زیر اشاره نمود:

مزایا:

– کاهش هزینه های تبلیغات. ارائه دهندۀ فرانچایز قبلاً کار تبلیغات و اصطلاحاً جا انداختن برند خود را با انجام فعالیتهای مختلفی در حوزۀ برندیگ و مدیریت برند انجام داده که در صورتیکه در آن موفق هم بوده باشد، شما مجبورید با هزینۀ بالاتری حق استفاده از برند را از آن خریداری کنید.

– کاهش ریسک سرمایه گذاری: با دقت در انتخاب یک برند مناسب که وجهۀ قابل قبولی دارد و نیز انتخاب هوشمندانۀ بازار هدف، می توان بدون نگرانی از نبود بازار و عدم بازگشت سرمایه، یک کسب و کار نسبتاً سودآور به راه انداخت.

– سهولت راه اندازی فیزیکی و فراهم آوردن ملزومات، دکوراسیون و پیاده سازی سیستمهای مدیریتی. معمولاً ارائه دهندۀ فرانچایز همۀ این موراد را به عهده می گیرد.

– کاهش دغدغه های مربوط به یافتن تامین کننده و پیمانکار.

معایب:

– عدم وجود قابلیت انعطاف در انجام برنامه های مدیریتی و تبلیغاتی

– وابستگی شدید به صاحب برند

– الزام به تهیه مواد و برخی خدمات از صاحب برند

به طور کلی، این شکل از کسب و کار، در کنار مزایای قابل توجه، وابستگی شدیدی به ارائه دهندۀ فرانچایز ایجاد میکند که جذابیت آن را برای کارآفرینانی که علاقۀ شدیدی به استفاده از ایده های خود در کسب و کار دارند کاهش داده است.

منابع مورد استفاده در این مطلب:

کتاب International Business: Operations and Environments نوشتۀ Daniels و Sullivan

کتاب Marketing Managment نوشتۀ Philip Kotler

سید حمیدرضا عظیمی

سید حمیدرضا عظیمی، دانش آموخته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی از دانشگاه شهید بهشتی و دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی که از سال 1382 فعال فضای تجارت الکترونیک بوده و هم اکنون از مدرسین مدیریت بازاریابی و به طور مشخص بازاریابی اینترنتی (Digital Marketing) است. رزومه کامل من را اینجا ببینید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا