منابع انسانی

مدیریت تنوع نیروی انسانی

مدیریت سازمانها و شرکتها به شدت رقابتی شده است و در بازارهای جهانی امروز نمی توان از هیچ منبع مزیت رقابتی (Competitive Advantage) برای سازمانها به سادگی گذشت. بسیاری از مدیران و بسیاری از متنهای مدیریتی بیان می کنند که منابع انسانی برای هر سازمانی مهمترین مزیت رقابتی هستند. به هر شکل بسیاری از سازمانها در سیاستهای HRM یا Human Resource Management خود از توجه به مدیریت تنوع (Diversity Management) و تفاوتهای بین کارمندان خودداری می کنند که مطالعات نشان داده است این مورد تاثیر بالایی بر کارایی یا عدم کارایی کارمندان داشته است.

بسیاری از کشورها از جمله استرالیا، ژاپن، هنگ کنگ و نیوزیلند قوانین فرصت برابر و ضد تبعیض را در کشورشان دارند. این قوانین به دو دلیل وجود دارند : اول به منظور عدالت اجتماعی و دوم دلایل اقتصادی. این قوانین به طور موثر در اختیار قرار دادن فرصت های برابر به کارکنان بدون توجه به جنسیت، نژاد، سن و … را تضمین می کند.

در میان مهارتهای مورد نیاز قرن 21 ، توانایی تطبیق مستمر با افرادی که از فرهنگهای مختلف آمده و توانایی اداره ارتباطات بین فرهنگی حائز اهمیت است. محیط کار جهانی، نیاز به افرادی دارد که به فرهنگهای مختلف آشنا باشند و بتوانند با افراد سایر فرهنگها ارتباط مناسب برقرار کنند. برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. توانایی فرد برای تطبیق با ارزشها، سنتها و آداب و رسوم متفاوت از آنچه به آنها عادت کرده است و کار کردن در یک محیط متفاوت فرهنگی، معرف هوش فرهنگی است. هوش فرهنگی، منبع بالقوه ای برای ایجاد مزیت رقابتی است.

مدیریت تنوع

سازمانهایی که نسبت به قوانین ضد تبعیض بی توجهی نشان دهند، موفق به استفاده کارا از تمام تنوع نیروی کار موجود نخواهند شد . سازمانهایی که کارکنان غیر سنتی و سنتی را به طور همسان استخدام کنند، آموزش دهند و مورد تشویق قرار دهند یک مزیت رقابتی را در مقایسه با سایر سازمان های رقیب خواهند داشت. به هر حال استفاده از نیروی کار متنوع با توجه به قوانین ضد تبعیض موجب خواهد شد که­:

الف- مدیریت کارمندان بهبود خواهد یافت

ب- محیط کار را در جهت کارایی و اثربخشی بیشتر بهبود خواهد داد.

پ- محصولات و امکانات را بیشتر در دسترس مشتریان قرار خواهد داد و برای آنان مناسبتر خواهد بود.

ت- به شناسایی بازارها و مشتریان جدید کمک خواهد کرد.

مدیریت تنوع: یک رویکرد استراتژیک به مدیریت منابع انسانی

این وظیفه ی مدیر منابع انسانی است که شرایط را برای افزایش اثربخشی و کارایی کارکنان فراهم سازد و تا آنها اهداف استراتژیک سازمان دست یابند. کارکنان باید احساس کنند که تبعیض بین آنها وجود ندارد و شرایط کار بدون تبعیض و به صورت برابر برای تمام کارکنان بدون توجه به سن، جنسیت، نژاد، رنگ پوست و … است. پاداش ها تنها مربوط به افزایش حقوق نیستند و مسائل مادی مربوط به آن نیست بلکه فرصتهای برابر برای پیشرفت شغلی، آموزش و … نیز شامل آن می شود. واضح است آنها که احساس تبعیض را در سازمان داشته باشند کمتر نسبت به اهداف و استراتژیهای سازمان متعهد خواهند بود و بهره وری به شدت کاهش پیدا خواهد نمود.

برای رسیدن به نقطه ی مورد نظر، مدیر منابع انسانی باید :

– شناسایی مهمترین تفاوتها در نیروی کار سازمان و در بازارهای کاری که نیروی کار را جذب می کنند.

– شناسایی مزیت های احتمالی جذب نیروی کار از قشر به خصوصی.

– شناسایی فاکتورهای تنوع مرتبط در نیروی کار فعلی.

– توسعه،پیاده سازی،پایش و ارزیابی فعالیتهای مدیریت کارکنان که موجب مشارکت موثر کارکنان در سازمان می شود.

همچنین باید توجه کرد که این بر عهده ی مدیر منابع انسانی است که به طور مرتب به اندازه گیری و شناسایی مزیت هایی که سازمان از طریق تنوع نیروی کار به آنها دست یافته است،بپردازد و همواره در تلاش باشد تا هزینه های تنوع نیروی کار در سازمان را کاهش دهد.

این مقاله توسط آقای سید حمیدرضا عظیمی نوشته شده است.

سید حمیدرضا عظیمی

سید حمیدرضا عظیمی، دانش آموخته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی از دانشگاه شهید بهشتی و دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی که از سال 1382 فعال فضای تجارت الکترونیک بوده و هم اکنون از مدرسین مدیریت بازاریابی و به طور مشخص بازاریابی اینترنتی (Digital Marketing) است. رزومه کامل من را اینجا ببینید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا