مدیریت استراتژیک

مدل دلتا

دلتا، یک چارچوب استراتژیک

مدل دلتا يک چارچوب استراتژيک جديد است كه مشتری را در مركز مديريت قرار مي دهد. اين مدل، گزينه هاي اساسي استراتژي را مورد آزمون قرارداده و در تلاش برای ایجاد رابطه ای نزدیک با مشتری است. همچنین تعیین می كند كه چگونه می توان بین استراتژی و اجرای آن از طریق فرایندهای هماهنگ كننده رابطه برقرار كرد. در این مدل ما به جای اینكه به صنعت به عنوان منبع سودآوری نگاه كنیم، دیدگاه براساس منابع شركت، استدلال می كند كه توجه باید به طرف شركت باشد. به جای جستجوی سودآوری در محصولات و بازار، به دنبال ارزشهای ناشی از منابع، شایستگیها و توانمندیها باشیم.

عناصر مدل دلتا

1- سه وجهی دلتا: مجموعه جدیدی از موقعیت های استراتژیک

سه گزینه ارائه شده در در مثلث شكل زیر (سه وجهی) نقطه شروعی برای توسعه بینش قوی است. سه راهكار مفید برای مدیران است تا بتوانند ارتباط نزدیك با مشتری را به طور مطلوب به اجرا درآورند.

مدل دلتا

در طرف راست مثلث گزینه بهترین محصول قرار دارد. روشی برای جذب، رضایت، و حفظ مشتری از طریق خصوصیات حقیقی خود محصول است. نیروهای استراتژیك محرك و مهم، شامل توسعه یك زنجیره عرضه، كه تجدید خط تولید موجود را بیمه كند، و اطمینان از كانالهای توزیع كه به طور عمده محصولات را به بخشهای بازار هدف منتقل می كنند، می باشد. معیار این استراتژی، رقبای شایسته ای هستند كه ما سعی می كنیم در ردیف آنها قرار بگیریم یا اینكه از آنها سبقت بگیریم. موفقیت، وابسته به موفقیت محصول است ، كه در نهایت می تواند سبب عدم پیوستگی فعالیتهای مختلف تجاری و غافل ماندن از انتظارات مشتری می شود.

در طرف چپ مثلث، گزینه ای قرار گرفته است كه به راه حل های کلی مشتری معروف است، و 180 درجه انحراف را از موقعیت بهترین محصول نشان می دهد. به جای تمركز بر فروش محصولات استانداردشده(همانندسازی) بدون توجه به مشخصات مشتریان، راه حلهایی در جهت ایجاد ارزشهای منحصر به فرد برای مشتریان فردی وجود دارد. بجای فعالیت كردن بتنهایی، مجموعه ای مرتبط از شركا با هم می توانند تجارتی گسترده و وسیع پدید آورند. بجای قرار گرفتن در مقابل رقبا، شركتها می توانند در جستجوی تعاون و همكاری برای ایجاد ارتباط نزدیك با مشتری باشند. معیار مناسب برای عملكرد، سهم مشتری می شود، یعنی تلاش برای برآوردن نیازهای مشتریان باروشهایی كه تاحد امكان جامع و فراگیر باشد.

در ضلع بالای مثلث مهمترین گزینه استراتژیك قرار دارد كه معروف به سیستم مسدود از درون است. منظور از این موقعیت، به دست آوردن یك شبكه كامل به عنوان حوزه ای مناسب است یعنی به دست آوردن سهمی از تكمیل كنندگان كالا به عنوان هدف نهایی، و اقتصاد سیستم به عنوان نیروی محرك.در این موقعیت شركتهایی قرار دارند كه می توانند ادعا كنند كه به استانداردهای صنعت خود دست یافته اند. این شركتها از مشاركت صنایعی كه مكمل محصولات آنها هستند سود بسیار زیادی به دست می آورند. مایكروسافت و اینتل نمونه هایی از این موقعیت هستند. 80 تا 90 درصد نرم افزارهای كاربردی كامپیوترهای شخصی برای كار كردن با سیستم عاملهای مایكروسافت و پردازشگرهای اینتل، طراحی می شوند.

2- گزینه های هر موقعیت استراتژیك

شكل زیر گزینه های اساسی را كه به طور نرمال برای دستیابی به موقعیت استراتژیك موردنظر قابل دسترس است، نشان می دهد.

مدل دلتا

استراتژی بهترین محصول بر پایه فرم كلاسیك رقابت قرار می گیرد كه تنها دوراه برای برنده شدن پیشنهاد می كند: یا از طریق حداقل سازی هزینه ها یا متمایزسازی.

دگرگونی در جهت رسیدن به موقعیت راه حل های کلی مشتری نیازمند روش و نوع تفكر بسیار متفاوتی است. به این منظور باید سه گزینه را به طور همزمان پیگیری كرد. این گزینه ها عبارتند از: تعامل با مشتری، بخش بندی بازار و در نهایت توسعه افقی.

سپس شركت برای گرفتن موقعیتی در قسمت بالای مثلث تحریك می شود. یك روش كارآمد برای رسیدن به این موقعیت، كسب استانداردهای توسعه استانداردهای صنعت است. دقیقا عملی كه مایكروسافت و اینتل در مورد انجام دادند. گزینه دیگر برای رسیدن به این موقعیت، مجهز شدن به كانالهای منحصربه فرد است بطوریكه كالا همواره در دسترس مشتری باشد.

 3- فرایند هماهنگ سازی ـ چگونگی ایجاد رابطه ای واقعی بین استراتژی و اجرای آن

در اینجا فعالیتهای اساسی سازمان در سه فرایند طیقه بندی شده اند:

1. اثربخشی عملیاتی- این فرایند، مسئولیت تحویل كالاها و خدمات به مشتریان را بعهده دارد. تمرکز عمده اش تولید بیشترین سرمایه در جهت حمایت سازمان در موقعیت استراتژیک مورد نظر می باشد. در این فرایند در موقعیت بهترین محصول، سازمان در جهت ایجاد زیربنای ارزش مؤثر داخلی فعالیت می کند. در موقعیت راه حل های کلی مشتری استراتژی حداکثر سازی ارزش مشتری و در موقعیت سیستم مسدود از درون استراتژی افزایش عملکرد کلی سیستم را در دستورالعمل خود قرار می دهد.

2. آماج یابی مشتری- این فرایند نقطه تلاقی سازمان با مشتری را نشان می دهد. هدف اساسی آن تشخیص و انتخاب مشتریان هدف و افزایش عملکرد مالی و هدف نهایی آن فراهم کردن بیشترین درآمد برای سازمان می باشد. در این فرایند در موقعیت بهترین محصول سازمان استراتژی پوشش مشتری از طریق کانالهای توزیع را برای رسیدن به اهدافش پی می گیرد و در موقعیت های راه حل های کلی مشتری استراتژی توسعه ارتباط نزدیک با مشتری و سیستم مسدود از درون استراتژی طراحی سیستم هماهنگ را انجام می دهد.

3. نوآوری- این فرایند تضمین پایداری و ماندگاری تجارت و سازمان در آینده را بر عهده داشته و از تمامی منابع سازمان استفاده می کند. قلب این فرآیند تجدید و بازسازی تجارت به منظور تقویت مزیتهای رقابتی و عملکرد مالی بالاتر می باشد. در این استراتژی در موقعیت بهترین محصول سازمان استراتژی توسعه سریع محصولات، در جهت انتظارات بازار را برای رسیدن به اهدافش اجرا می کند. در موقعیت راه حل های کلی مشتری، استراتژی مشتری پسند کردن محصولات و در موقعیت سیستم مسدود از استراتژی درون توسعه صنعت از موقعیت های استراتژی مناسب می باشد.

 4- فرمول برنده دلتا

  • مشتری مداری: در ابتدا شركتها باید یا بخش بندی دقیق مشتریان خود شروع كند وهمچنین تاحد زیادی از اقتصاد مشتری شناخت داشته باشد. همچنین باید به خاطر داشته باشد كه هدف اصلی ایجاد رابطه ای نزدیك با مشتری است.
  • انتخاب مناسب ترین موقعیت استراتژیك از میان سه گزینه كلیدی سیستم مسدود از درون، بهترین محصول و راه حل های کلی مشتری.
  • تدوین دستورالعمل استراتژیك كه برنامه های اجرایی برای به انجام رساندن گزینه استراتژیك موردنظر را تعین می كند. اطمینان از هم ترازی مناسب با فرایندهای هماهنگی سازی ـ اثربخشی عملیاتی، هدفگذاری مشتری، و نوآوری.
  • طراحی معیاری برای توسعه استراتژی

و در نهایت چارچوب مدل دلتا فرایندی تلفیقی در جهت فرمول گذاری و اجرای استراتژی است. عناصر این فرایند در شكل زیر نمایش داده شده است.

مدل دلتا

منابع مورد استفاده در این مطلب:

سایت انگلیسی:

valuebasedmanagement.net

12mange

این مقاله توسط آقای سید حمیدرضا عظیمی گردآوری شده است.

سید حمیدرضا عظیمی

سید حمیدرضا عظیمی، دانش آموخته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی از دانشگاه شهید بهشتی و دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی که از سال 1382 فعال فضای تجارت الکترونیک بوده و هم اکنون از مدرسین مدیریت بازاریابی و به طور مشخص بازاریابی اینترنتی (Digital Marketing) است. رزومه کامل من را اینجا ببینید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا