به منظور درک بهتر چرخه PDCA (چرخه دمینگ) با ذکر یک مثال به تشریح آن میپردازیم، شما نیز میتواید با انتخاب مثالهای مشابه و یا واقعیات موجود در محل کار و زندگی خود چرخه PDCA را به مورد اجرا قرار دهید.
چرخه PDCA۱ (یا ۲ PDSA) برای اولین بار در دهه ۱۹۳۰ از سوی والتر شوارت مطرح و بعدها توسط دبلیو. ادواردز دمینگ تبیین و ارائه شد. این مدل چهار چوبی برای بهبود فرآیند یا سیستم فراهم میکند. هرگاه نواحی قابل بهبود، شناسائی شود، این مدل میتواند به عنوان راهنمائی برای پروژههای قابل بهبود پروژههائی خاص مورد استفاده قرار گیرد.
چرخه PDCA به نحوی طراحی شده است که بتواند بهعنوان یک مدل پویا مورد استفاده قرار گیرد، به این معنا که آخرین گام تکامل مرحله قبلی به منزله اولین گام مرحله بعدی خواهد بود. با وجود استمرار کیفیت بهبود، فرآیند میتواند همواره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و تغییرات آن مجدداً مورد آزمایش قرار گیرد. چرخه مداوم تغییر در نمودار زیر نشان داده شده است. با استفاده از آنچه که در یک تجربه PDCA بهدست میآوریم، خواهیم توانست تجربیات پیچیدهتری را آغاز کنیم.
ادامه مطلب...
بعد از جنگ جهانی دوم، سیستمی تحت عنوان 5S، در ژاپن مطرح گردید. 5S سیستمی برای بهسازی و آراستگی در محیط کار می باشد و هم چنین سیستمی است برای دستیابی به کیفیت عالی در محیط کاری. به عبارت دقیق تر می توان گفت، 5S فنی است که به منظور برقراری و حفظ فضای کیفیتی در یک سازمان بکار گرفته می شود. وجه تسمیه آن پنج کلمه ژاپنی Seiri, Seiton Seiketso, Shitsuke, Seiso است و هدف آن بهسازی فرآیندهای سازمان و حذف اتلاف وقت می باشد. پس از مشاهدهی نتایج مطلوب بکارگیری این نظام، به تدریج سایر کشورها نیز اقدام به استفاده از آن نمودند بطوری که تبدیل به یکی از شایع ترین استانداردها در سازمان ها (به خصوص بنگاه های اقتصادی کوچگ و متوسط) گردید.
ادامه مطلب...سیگما هجدهمین حرف الفبای یونانیست و در علم آمار نماد انحراف معیار، از مهمترین شاخصهای پراکندگی داده هاست. در عمل هرچه سیگما بیشتر می شود میزان تفاوت داده های با میانگین افزایش می یابد. هنگامی که محصولی را تولید می کنیم همیشه یک کیفیت یا کمیت برای هر آیتم آن را مبنا قرار می دهیم و تغییرات کیفیت را حول آن حدیست که کیفیت مورد نظر ما را براورده می کند. بالا رفتن خطا در تولید موجب می شود تعداد محصولات خارج از حد قابل قبول ما افزایش یابد.
شش سیگما عبارت است از متدی برای رسیدن به سطحی از کیفیت در تولید و خدمات که خطاهای آن به میزان 3.4 مورد در یک میلیون مورد کاهش یابد. فوگل شش سیگما را ترکیب دانش سازمان و فنون آماری می داند که در راستای بهبود کارایی و اثربخشی آن و همین طور نزدیکتر شدن به خواسته ها و الزامات مشتری می داند. در برنامههای ششسیگما ، به هر آن چیزی كه با رضایتمندی مشتریان و مطلوبیت مدنظر آنها مغایرت داشته باشد ، ضایعات گفته میشود.
تعریف دیگری که آن را نیومن ارائه می کند این چنین است: " شش سیگما یک سیستم جامع و منعطف برای کسب موفقیت در فعالیت اقتصادی، حفظ موقعیت و بیشینه نمودن آن است. شش سیگما با درک درست از خواستههای مشتری، به استفاده از اطلاعات، ابزارهای آماری، تمرکز بر شناخت، مدیریت، بهبود و یا طراحی مجدد فرایندهای کسب و کار به ثمر می رسد."
ادامه مطلب...
خرید خانه این روزها برای هر خانوادهای یک موفقیت بزرگ محسوب میشود. موفقیتی...
ادامه مطلب...فیلم مدیریتی Up in The Air که در فارسی آن را به «میان زمین و آسمان» یا «پا در هوا» یا حتی «بالا در آسمان» هم ترجمه کرده اند، ...
ادامه مطلب...کلیه حقوق این پورتال متعلق به پایگاه اطلاع رسانی صنعت است و استفاده از مطالب آن بدون اطلاع مدیران و هماهنگی با آنها ممنوع است