منابع انسانی

سکوت سازمانی و دلایل آن

در ادبیات نوین مدیریت، مدیریت سرمایه های انسانی از جمله مفاهیمی است كه بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است ،شاید دلیل اهمیتش نیز به مهم بودن سرمایه انسانی بستگی داشته باشد. زیرا سرمایه های انسانی در بین سایر سرمایه ها از ارزش و اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. سرمایه انسانی تنها سرمایه ای است كه با مصرف علاوه بر اینكه كاهش نمی یابد بلكه بر اساس تجاربی كه كسب می نماید اثر فزایندگی نیز خواهد داشت.

مزیت دیگر سرمایه های انسانی بر سایر سرمایه های سازمان این است كه استفاده و بكارگیری سایر سرمایه ها بستگی به سرمایه های انسانی دارد بهترین و با ارزشترین سرمایه ها و دارائیها بدون سرمایه انسانی قابلیت استفاده نخواهد داشت. امروزه مهمترین مزیت رقابتی سازمانها نه در حوزه تجهیزات بلكه در حوزه انسانها است سازمانهایی كه سرمایه های فكری و انسانی مناسبی داشته باشند در میدان رقابت نسبت به سایر رقبا برتری خواهند یافت، زیرا سرمایه های انسانی ارزشمندتر و برتر از هر سرمایه دیگری در سازمانها محسوب می شوند. سازمانهایی كامروا خواهند بود كه بتوانند از این سرمایه ها بطور موثر در جای خود استفاده نمایند و با افزایش انگیزه و توانایی آنها سازمان خود را تعالی بخشند.

برای ارتقای بهره وری سرمایه های انسانی مكانیزمها و روش های مختلفی وجود دارد از قبیل نظام مدیریت مشاركتی، نظام پذیرش و بررسی پیشنهادات و غیره به هر میزان كه مشاركت این سرمایه در اهداف و وظایف سازمانی بیشتر شود میزان كارایی و اثر بخشی سازمانی نیز بهبود خواهد یافت .

سکوت سازمانی (Organizational Silence) پدیده‌ای است که در آن کارکنان سازمان به علل مختلف از اظهار نظر در مورد مسایل سازمان خودداری کرده وسکوت اختیار می‌کنند. سکوت یک علامت بسیار مهم بیماری، استرس، پیری، افسردگی و یا ترس در سازمان به شمار می‌رود و مدیران باید در اولین فرصت عامل آن را ردیابی و برطرف نمایند. بی توجهی به این موضوع می‌تواند سبب اتفاقات وخیم تر و حتی مرگ سازمان شود.

سکوت سازمانی

مهمترین علل سکوت سازمانی عبارتند:

۱- ترس از عواقب اظهارنظرها مشتمل بر تنبیهات، مرگ، بی نصیب بودن از امتیازات، برکناری از سمت و پست سازمانی و….

۲- ترس از بی توجهی مدیر ارشد و بلا استفاده ماندن نظریات و ایده‌ها. در بدترین حالت مدیران ممکن است حتی نظریات ارائه شده را نخوانند و در بهترین حالت ممکن است مدیر ارشد این نظریات را بخواند ولی با دلایل ناکافی یا مصلحتهای غیر قابل توجیه اقدام به رد ایده ارائه شده بنماید.

۳- بدون پاداش گذاشتن ایده‌ها: وقتی که سازمان برای ایده‌های ارائه شده که مورد استفاده هم قرار گرفته و اثر بخش بوده‌اند پاداشی پرداخت نمی‌کند.

همانگونه که می‌بینید احساس ترس و ناامنی مهمترین علت سکوت در سازمان تلقی می‌گردد. شکل بسیار بدتر سکوت سازمانی وقتی است که کارکنان سازمان به ظاهر فعال و پر سر و صدا هستند ولی آنها از اظهارنظرهای واقعی و اقدامات مناسب و کارشناسی شده خودداری می‌کنند و در برخوردها چیزی را می گویند یا کاری را انجام می‌دهند که مدیر ارشد سازمان می‌خواهد.

متخصصان علم مدیریت از پدیده سکوت سازمانی با عباراتی چون خطرناک یا مضر نام می‌برند.

Ryan and Ostrich در سال ۱۹۹۱ گفتند اصطلاح سکوت سازمانی در باره موضوعاتی به کار برده می‌شود که به نظر کارکنان سازمان غیر قابل بحث هستند. این موضوعات عبارتند از مواردی همچون عملکرد مدیر ارشد، عملکرد همکاران، اخبار بد، دعواها و مشکلات پرسنلی. به عبارت دیگر پرسنل سازمانهای ساکت معمولاً بحث در چنین مواردی را بی ثمر دانسته و ساکت می‌مانند.

سکوت سازمانی (Organizational Silence)‏ پدیده‌ای جدیدی است که در آن کارکنان سازمان به دلایل  متفاوت از اظهار نظر در رابطه با  مشكلات سازمان خودداری و امتناع ورزیده وسکوت می‌کنند. سکوت علامتی برای بیماری سازمانی محسوب می شود و مدیران باید عامل اصلی آن را ردیابی و برطرف نمایند. بی توجهی به این موضوع می‌تواند سبب سكون و حتی مرگ سازمان شود.

اگر بر دهان کارکنان مهر سکوت زده شود، موتور مولد دانش سازمانی از کار خواهد ایستاد. وقتی نیروی انسانی به عنوان مهم ترین سرمایه سازمانی سکوت نماید مدیریت خطر بزرگی را باید احساس کند.

با توجه به نوع انگیزه كاركنان سكوت در سازمانها به 3 دسته زیر قبل تقسیم بندی است :

1- سكوت مطیع : انگیزه این نوع سكوت كناره گیری، تسلیم بودن و رضایت دادن به هر چیزی است .
2- سكوت تدافعی : انگیزه این نوع سكوت خود حفاظتی است یعنی علت سكوت كارمند در سازمان ترس است .
3- سكوت دوستانه: انگیزه این نوع سكوت علاقه به دیگران و ایجاد فرصت برای نشر یك مساعی می باشد.

دلایل سكوت مطیع :

1- باور داشته باشدكه صحبت كردن بی فایده است .
2- از توانایی های شخصی خود برای نفوذ در شرایط، نا مطمئن باشند .

دلایل سكوت تدافعی :

1- به دلیل اشفته شدن افراد
2- ایجاد پیامد های منفی برای خود فرد

دلایل سكوت دوستانه :

1- سود بردن از نظرات دیگران
2- خودداری از ارائه اطلاعات به دلایل سری و محرمانه بودن

عوامل ایجاد کننده سکوت سازمانی :

اما پدیده سکوت سازمانی پدیده ای چند بعدی است و از چند جهت قابل بررسی می باشد. از جمله می توان دلایل و عوامل سکوت سازمانی به شرح زیر دسته بندی نمود:

1- عوامل مدیریتی
2- عوامل سازمانی و محیطی
3- عوامل گروهی
4- عوامل فردی

عوامل مدیریتی:

1- باورهای ضمنی مدیران نسبت به سكوت سازمانی
2-  اقدامات مدیریتی
3- سبك رهبری مدیریت سازمان
4-ترس از بازخورد منفی
5-تفاوتهای جمعیت شناختی مابین كاركنان و مدیریان
6- ایجاد جو بی اعتمادی و سوء ظن در سازمان

عوامل سازمانی :

1- سكون شغلی
2- سیاستها و ساختارهای سازمانی
3- فقدان مكانیزم باز خورد از پایین به بالا
4- تصمیم گیری متمركز

عوامل فرهنگی، اجتماعی و گروهی :

1- همنوایی با جمع ( انطباق با گروه )
2- گروه اندیشی
3- اثر بخشی فرهنگ آداب و رسوم خانواده بر نحوه ارتباط فرزندان با بزرگتر ها

عوامل فردی :

1- حفظ موقعیت كنونی
2- بی اعتمادی و بد بینی به مدیر
3- احساس ناتوانی در ایجاد تغییر
4- ترس از ارائه نظرات و بیان مشكلات
5- مصلحت اندیشی

پیامد های سكوت سازمانی :

1-  محدود شدن داده ها و اطلاعات
2- عدم تجزیه و تحلیل ایده ها و بدیل های تصمیم گیری
3- كاهش اثر بخش تصمیم گیری
4- كاهش توانایی سازمان برای شناسایی و اصلاح اشتباهات
5- تضعیف تعهد و عرق سازمانی و اعتماد كاركنان
6-  احساس عدم كنترل كاركنان
7-  كاهش انگیزش کارکنان و افزایش نارضایتی
8- ناهماهنگی شناختی كاركنان
9- كاهش مشاركت و خلاقیت در بین كاركنان

سید حمیدرضا عظیمی

سید حمیدرضا عظیمی، دانش آموخته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی از دانشگاه شهید بهشتی و دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی که از سال 1382 فعال فضای تجارت الکترونیک بوده و هم اکنون از مدرسین مدیریت بازاریابی و به طور مشخص بازاریابی اینترنتی (Digital Marketing) است. رزومه کامل من را اینجا ببینید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا