اقتصاد مدیریت

نگاهی جامع به مفهوم توسعه اقتصادی (۱)

مفهوم توسعه اقتصادی (Development) بعد از دهه ۱۹۴۰ ( پس از جنگ ۱۹۴۵ دوم جهانی ) به طور جدی و تحت عنوان «اقتصاد توسعه» مطرح گردید.

باید این گونه بگوییم که توسعه اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم، بیشتر مطرح گردید. بعد از جنگ دوم جهانی از یکسو کشورهای درگیر جنگ برای جبران فرصت های از دست رفته و خسارتهای وارده به ارائه نظرات ، چاره اندیشی اقدامات مؤثر پرداختند. از سویی دیگر بسیاری از کشورهای مستعمره و نیمه مستعمره با پیدایش نهضت های استقلال طلبانه در گوشه و کنار جهان به استقلال دست یافتند و برای زدودن پدیده عقب ماندگی و کاهش فاصله خود با کشورهای توسعه یافته در زمینه بیکاری، فقر، بی سوادی، گرسنگی، و … به فکر راه چاره بودند.

مقدمه ای بر توسعه اقتصادی

هم اکنون نیز فاصله و شکاف عمیق میان کشورهای توسعه یافته و کشور های توسعه نیافته یکی از مهمترین مباحث اقتصادی است . بطوریکه بر اساس بانک جهانی هنوز بیش از یک میلیارد نفر در کره زمین فاقد مسکن ، مواد غذایی کافی ، امکانات آموزشی و بهداشتی است . و به عبارتی زیر خط فقر زندگی می کنند رشد سریع جمعیت کشورهای جهان سوم که طبیعتاً موجب پیچیده شدن مشکلات و معضلات اقتصادی – اجتماعی گردیده است و بالاخره ضعف تکنولوژیکی نیز بر شکاف هرچه بیشتر کشورهای صنعتی و توسعه نیافته کمک کرده است.

توسعه اقتصادی

برای چیره شدن بر مشکلات فراوان ذکر شده که گریبانگیر کشورهای توسعه نیافته شده است اقتصاددانان زیادی روی این موضوع کار کردند و هر کدام با توجه به دیدگاههای خویش پدیده توسعه نیافتگی را مورد مطالعه و بررسی قرار داده اند در این زمینه تئوریها و نظریات مختلفی ارائه شده است که طبیعتاً برای برخی جوامع مفید ولی در عین حال برای برخی جوامع دیگر چندان کار ساز نبوده است لذا باید توجه کرد استفاده از تئوریها باید با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.

همچنین در میان مسائل و مشکلات متعدد و مختلفی که جهان امروز با آن روبرو است بی تردید فاصله و شکاف عمیق میان کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته یکی از قدیمی ترین و در عین حال حادترین دشواریهاست.این شکاف نه تنها مردم جهان را از لحاظ سطح زندگی به گروههای مختلف تقسیم کرده،بلکه در بسیاری موارد بروز کشمکش های داخلی و پدیده ها و حوادث نامطلوب دیگر گشته است.

علیرغم گذشت بیش از دو قرن از انقلاب صنعتی کماکان دو سوم(۲/۳) مردم از فقر و عقب ماندگی اقتصادی رنج می برند البته فقر بدنبال خود بی سوادی،سوء تغذه بیماری و کمبود سایر نیازهای انسانی را نیز همواره با خود بهمراه دارد.

بر اساس آمار بانک جهانی هنوز بیش از یک میلیارد نفر در کره زمین فاقد مسکن،مواد غذایی کافی،تسهیلات آموزشی و بهداشتی هستند.بعبارت دیگر نصف مردم جهان در زیر خط فقر قرار گرفته اند و استمرار روند مذکور باعث شده است تا با افزایش جمعیت این جوامع،نابرابریها در توزیع درآمد گسترده تر و فقرا فقیرتر و ثروتمندان ثروتمندتر شوند.

علل و عوامل عقب ماندگی

تئوریها و نظریات بسیار زیادی در زمینه مباحث رشد و توسعه نوشته شده و نویسندگان زیادی سعی نموده اند علل و عوامل این عقب ماندگی را شناسایی نموده و راه حلهای عملی ارائه نمایند.از سوی دیگر کشورهای توسعه نیافته خود درصدد برآمده اند و کوشیده اند که به شیوه های مختلف،سطح زندگی مناسبی برای مردم فراهم آورند تهیه برنامه مهمترین اقدامی است که در این زمینه در اکثر کشورهای توسعه نیافته صورت گرفته است.در تمام کشورها هدف اساسی برنامه ریزی حداکثر استفاده از منابع و امکانات برای تامین رشد اقتصادی و اجتماعی است.لیکن برنامه ریزی جهت شناسایی علل واقعی عقب ماندگی در عمل به سبب ویژگی های نهادی و تفاوت در شیوه های تهیه و اجرا در کشورهای مختلف نتایج متفاوت داشته است.بنحویکه امکان اتخاذ روشهای مطلوب برای اینگونه کشورها بوجود نیامده است.

بدین ترتیب در مطالعات و بررسیهای اقتصاد توسعه دو دیدگاه وجود دارد:

۱) مطالعات تجربی در مورد یک کشور و بسط آن به دیگر کشورهایی که شرایط مشابه دارند.

۲) فرمول بندی تئوریهای جامع و بحث در مورد قوانین کلی عقب ماندگی و آزاد گذاشتن مسائل فرعی مربوط به هر جامعه.اکثر این تئوریها بر اساس مطالعات تاریخی فرمول بندی شده اند و سعی می کنند که تمام عوامل عقب افتادگی را در چارچوب یک تئوری واحد عرضه کرده و راه حلهایی برای آن پیشنهاد کنند.

عوامل، عناصر و نیروهای بازمانده و تهییج کننده توسعه و رشد اقتصادی نیز با توجه به اهمیت آن به دو دسته تقسیم شده اند:

۱) عوامل اصلی توسعه اقتصادی و رشد اقتصادی عبارتند از: درآمد،تقاضای موثر، سرمایه،پس انداز و کارایی نیروی کار و غیره که در مجموع نقش حیاتی در افزایش تولید دارند.

۲) عوامل فرعی یا غیر اقتصادی که نقش ثانوی در روند رشد و توسعه اقتصادی دارند مانند عوامل فرهنگی و اجتماعی که هر چند در تولید تأثیر دارند ولی نه به اندازه دسته اول.

به‌ هر شکل جهان علی رغم تمام پیشرفتهای تکنیکی و علمی،کوتاه تر شدن فاصله ها، نزدیک تر شدن فرهنگ‌ها ،گسترش روابط اجتماعی و افزایش تولید اقتصادی هنوز نتوانسته است بر عوامل و نیروهای اهریمنی و باز دارنده چیره شود.شاید یکی از بهترین عوامل تشدید کننده نابرابریها که همان نا عادلانه تر شدن مبادله بین کشورهای فقیر و غنی به زیان کشورهای فقیر بعد جدیدی به علم توسعه اقتصادی داده است بطوریکه تنها عوامل نیروهای درون زا عامل فقر نبوده بلکه لارمست برای یافتن علل واقعی توسعه نیافتگی به ماورای مرزهای جغرافیایی نیز نظری داشت بعبارت دیگر نه تنها عوامل درون زا بلکه عوامل برون زا نیز نقش حساسی در عقب افتادگی اقتصادی مناطق توسعه نیافته جهان دارد.

نگاهی جامع به مفهوم توسعه اقتصادی (قسمت اول)

نگاهی جامع به مفهوم توسعه اقتصادی (قسمت دوم)

نگاهی جامع به مفهوم توسعه اقتصادی (قسمت سوم)

دانلود جزوه کامل ۶۳ صفحه ای توسعه اقتصادی با رویکرد مدیریتی (این مقاله بخشی از آن جزوه است)

سید حمیدرضا عظیمی

سید حمیدرضا عظیمی، دانش آموخته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی از دانشگاه شهید بهشتی و دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی که از سال 1382 فعال فضای تجارت الکترونیک بوده و هم اکنون از مدرسین مدیریت بازاریابی و به طور مشخص بازاریابی اینترنتی (Digital Marketing) است. رزومه کامل من را اینجا ببینید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا