یادداشت‌های مدیریتی

پیتر دراکر، اولین استاد مدیریت

پیتر دراکرکمتر کسی است که کتاب های مدیریت را تورق کرده باشد و با نام پیتر دراکر (Peter Drucker) برخورد نکرده باشد. او را به عنوان پدر علم مدیریت می شناسند. این مطلب به اختصار به معرفی شخصیت او می پردازد.

پیتر دراکر که در سال ۲۰۰۵ درگذشت، حدود ۶۰ سال سابقه ی فعالیت حرفه ای داشت و در این مدت به شرکت هایی از سراسر دنیا مشاوره داده بود، مدیران بی شماری را آموزش داده بود و نحوه ی مدیریت سازمان ها را با ایده ها و اصول خود متحول کرده بود.

پیتر دراکر در دانشگاه نیویورک

پیتر دراکر در ۴۱ سالگی به دعوت دانشگاه نیویورک پاسخ مثبت گفت و به این ترتیب اولین کرسی استادی رشته ی مدیریت در جهان تشکیل شد. دراکر قبل از این دو بار به دعوت مشابهی از دانشگاه هاروارد جواب منفی داده بود. استدلال او این بود که ورودی های دانشکده ی اقتصاد در هاروارد، جوانانی هستند که به تازگی از کالج فارغ التحصیل شده اند. به گفته ی او، دانشجویانی که سابقه ی کار ندارند، چیزی از من یاد نمی گیرند، چون من چیزی از آنها نمی آموزم.

او که خود را یک نویسنده ی تاریخی-اجتماعی می دانست و نه یک اقتصاددان، تشنه ی کسب دانش بود. گفته بود حس می کند که ازدحام دانش در مغز، انسان را دوباره متولد می کند. هیچ کس مانند او به هر شاخه ای سرک نمی کشید. او هر چند سال یکبار موضوع تحقیق خود را به کلی تغییر می داد و هر کدام را عمیقاً تحلیل و بررسی می کرد.

ارتباط ! همیشه !

او همیشه در حال برقراری ارتباط بود: با افراد، شرکت ها و سازمان های دولتی. علاقه ی او بیش از هر چیز مشاورت بود، گرچه این مقام را نمی پسندید و مهارت خود را جامعه شناسی و بوم شناسی می دانست. در ابتدای دهه ی چهل میلادی، شرکت جنرال موتورز که در آن زمان بزرگ ترین شرکت جهان محسوب می شد، از او خواست تا ساختار و فرآیندهای شرکت را مورد تحلیل قرار دهد. دراکر نتیجه ی بررسی های خود را در جزوه ای با عنوان “مفهوم شرکت بزرگ” (The Concept of Corporation) منتشر کرد. او در این اثر از تمرکززدایی حمایت کرد و کارکنان با انگیزه را کلید موفقیت سازمان دانست. در پایان، جنرال موتورز از نتایج کار راضی نبود و این همکاری را قطع نمود. اما شرکت های دیگر با قردادهای جدید به سوی او هجوم بردند: کوکاکولا، جنرال الکتریک، آی بی ام و غیره. در سال های پس از آن، دراکر برای شرکت های بزرگ و سازمان های دولتی و غیردولتی بسیاری کار کرد. او در این سال ها به عنوان مبتکر ایده ی “مدیریت از طریق اهداف” (Management by Objectives) شناخته شد. مدیران اصلی اینتل از مشتریان سال های بعدی او بودند.

نظریه‌پردازی‌های پیتر دراکر

او در شاخه های زیادی نظریه پردازی کرد. به خصوص در زمینه ی مدیریت دانش، نظریات او تا مدت زیادی پایدار ماند. در سال ۱۹۶۹ و در حالی که دیگر اساتید دانشگاهی تمام توجه خود را به نظریه هایی پیرامون بهره وری سازمانی معطوف کرده بودند، او اصطلاح “دانش ورز” (knowledge worker) را معرفی نمود. او در کتاب خود به نام عصر عدم تداوم (The age of Discontinuity) جایگزین شدن کار صنعتی با کار دانش-محور را پیش بینی نمود. او می نویسد: دانش منحصر به هیچ کشوری نیست، قابل حمل است و در هر جایی می توان آن را سریع و ارزان پدید آورد… در هر سازمانی، امروزه بخش اصلی کار بر دوش دانش ورزان قرار گرفته است، یعنی کسانی که به جای استفاده از قدرت بدنی و زور بازو، از فکر و هوش خود استفاده می کنند…

به همین دلیل است که او را می توان یک پیشگو در عرصه ی مدیریت دانست. مبحث اخیر که او برای اولین بار مطرح کرد، ۳۰ سال بعد در کانون توجهات قرار گرفت. او در آخرین کتاب قطور جامعه شناسی خود که در سال ۱۹۹۳ منتشر شد، دانش را بزرگ ترین سرمایه ی آینده خواند. بعد از این بود که مجله ی فربس در آمریکا عکس او را که تقریباً ۹۰ سال سن داشت، روی جلد چاپ کرد و زیر آن نوشت: هنوز هم جوان ترین مغز جهان!

حلقه ی اطرافیان پیتر دراکر از بچگی بر او اثرگذار بودند. مادرش پزشک بود و پدرش یک اقتصاددان معروف در وزارت اقتصاد اتریش بود. او از همان زمان و از طریق خانواده ی خود با شخصیت های علمی و فرهنگی ساکن شهر وین آشنا شد. در اواخر دهه ی ۳۰ میلادی، اولین کتاب خود با عنوان پایان عصر انسان اقتصادی (The End of Economic Man) را نوشت که در آن، سیستم حکومتی آلمان نازی را به باد انتقاد گرفت. وینستون چرچیل در مقاله ای در تایمز لندن از او به عنوان کسی نام برد که نه تنها فکر و روح آزادی دارد، بلکه دیگران را نیز وادار به تفکر می کند.

در حالی که برخی متفکران بر حوزه ای خاص تمرکز می کنند، پیتر دراکر در طول عمر خود در بسیاری زمینه ها پیشرو بود. تمرکززدایی، برون سپاری، رشد اقتصادی ژاپن، راهبری سازمان، نقش مدیر و یا حتی استعمار هند توسط انگلیس، همگی زمینه های تحقیقاتی او بودند. از این رو صرفاً از زاویه ی تجاری و اقتصادی به مسائل نگاه نمی کرد، بلکه به جنبه های اجتماعی ماجرا نیز اهمیت می داد. او یک دید کلی داشت. در سال های پایانی کار خود، بیشتر به سازمان های عمومی و عام المنفعه مشاوره می داد: کلیساها، بیمارستان ها، سازمان های خیریه و غیره. آنها به طور مجانی از خدمات دراکر استفاده می کردند، در حالی که شرکت های دیگر روزانه شش تا هشت هزار دلار حق مشاوره به او پرداخت می کردند.

زندگی نامه پیتر دراکر

پیتر فردیناند دراکر در سال ۱۹۰۹ در اطراف وین به دنیا آمد. برای تحصیل رشته ی حقوق به هامبورگ رفت و بعداً در فرانکفورت مدرک دکتری گرفت. پس از تحصیل روزنامه نگار سیاسی شد و با شروع جنگ به انگلستان رفت و در یک بانک مشغول کار شد. در سال ۱۹۳۷ به آمریکا مهاجرت کرد و برای همیشه در آنجا سکنی گزید. از سال ۱۹۵۰ صاحب کرسی استادی در دانشگاه نیویورک بود و از سال ۱۹۷۱ در دانشگاه کلیرمونت تدریس می کرد. پیتر دراکر در سال ۲۰۰۵ از دنیا رفت.

او ۳۹ کتاب نوشت که مجموعاً بیش از ۶ میلیون نسخه فروش داشته اند. برخی آثار او به کتاب های پایه ای در دانش مدیریت تبدیل شده اند و نیویورک تایمز او را بنیان گذار علم مدیریت نامید. لیستی از کتاب های او را می توانید در این لینک مشاهده نمایید.

منابع مورد استفاده در این مطلب:

سایت غیرانگلیسی:

Harvard Business manager

این مقاله توسط آقای سید حمیدرضا عظیمی نوشته شده است.

سید حمیدرضا عظیمی

سید حمیدرضا عظیمی، دانش آموخته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی از دانشگاه شهید بهشتی و دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی که از سال 1382 فعال فضای تجارت الکترونیک بوده و هم اکنون از مدرسین مدیریت بازاریابی و به طور مشخص بازاریابی اینترنتی (Digital Marketing) است. رزومه کامل من را اینجا ببینید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا