یادداشت‌های مدیریتی

شاخص بورس تهران؛ چراغ راه یا سرآب؟

در تمام بازارهای مالی جهان برای تعیین بازده و رشد و نزول بازار، از عاملی به نام شاخص استفاده می کنند که در واقع دما سنج وضعیت هر بازار می باشد. اما برای محاسبه این شاخص روش های مختلفی وجود دارد که یکی از آنها روش “ارزش بازار” می باشد. بر مبنای این روش مجموع ارزش بازار تمام شرکت های فعال در هر بازار محاسبه و میزان تغییرات آن در شاخص نمایان می شود. در واقع این روش از بهترین روش های موجود می باشد و برای مثال S&P 500 نیز از همین روش استفاده می کند. روش محاسبه نیز مجموع ارزش تمام سهم های بازار می باشد که ارزش بازار هر سهم از حاصلضرب تعداد سهام در قیمت روز سهم بدست می آید.

اما سوال اینجاست که آیا این روش محاسبه شاخص در بازار بورس تهران نیز می تواند مفید باشد؟ یا صرفاً باعث گمراهی سهامداران خواهد شد؟ برای پاسخ به این سوال در این جا به دو نکته عمده اشاره خواهیم کرد که به نظر می رسد میزان دقت و اعتبار شاخص را زیر سوال می برد.

۱- آیا نحوه توزیع ارزش بازار در میان شرکت های بورس نرمال است؟

برای پاسخ به این مساله محاسباتی با توجه به آخرین روز معاملاتی مورخ ۲۲/۳/۱۳۹۱ صورت گرفته است که در جدول زیر ارائه می شود:

بورس

همان طور که مشخص است سه شرکت مخابرات، فولاد مبارکه و ملی مس به تنهایی ۲۲% درصد ارزش بازار کل را در اختیار دارند! و مجموعا ۱۰ شرکت بزرگ بورس ۴۴% درصد کل بازار را تشکیل می دهند. این موضوع بدین معنیست که اگر بیش از ۳۰۰ شرکت بورس در یک روز منفی باشند و این ۱۰ شرکت مثبت باشند شاخص تغییر محسوسی نخواهد داشت! و یا به بیان دیگر می توان از طریق کنترل سهام این شرکت ها شاخص را نیز کنترل نمود. اما به راستی چند درصد از سهامداران حقیقی فعال در بازار سهامدار این ۱۰ شرکت هستند؟ نکته دیگر اینجاست که اتخاذ سیاست هایی همچون وجود حجم مبنا برای سهام باعث کاهش روز افزون رغبت سهامداران به خرید سهام شرکت های بزرگ گشته است و در نتیجه می توان گفت شاخص نمی تواند معیار مناسبی برای سود یا زیان سهامداران حقیقی جزء باشد.

۲- آیا سود تقسیمی در مجامع در شاخص لحاظ می شود؟

به فرض که همین روش فعلی مورد استفاده قرار گیرد. وقتی شرکتی برای تقسیم سود بسته می شود و پس از تقسیم سود بازگشایی می شود طبق فرمول ارزش بازار سهم کاهش یافته و این کاهش بستگی به میزان سود تقسیمی دارد. اما در محاسبات فعلی شاخص پس از بازگشایی بطور خودکار میزان سود تقسیمی از قیمت قبلی سهم کاسته شده و قیمت بازگشایی نسبت به ان محاسبه می شود. بدین وسیله تاثیر مثبت غیر واقعی بسیار زیادی روی شاخص کل گذاشته می شود در حالی که بسیاری از شرکت ها از حداکثر مهلت ممکن برای پرداخت سود سهامداران حقیقی استفاده می کنند و پس از ۶-۸ ماه سود را پرداخت می کنند. در شرایط اقتصادی ایران که با تورم نسبی و قابل توجهی همراه است خواب ۸ ماهه سرمایه فرد زیان قابل توجهی برای وی همراه خواهد داشت. اگر بخواهیم بطور ساده میزان این زیان را محاسبه کنیم (با ساده سازی نرخ بهره و…) با توجه به سود ۲۰ در صدی بانک ها و اوراق مشارکت که بازده بدون ریسک محسوب می شود این وقفه در پرداخت سهام حدودا ۱۰-۱۵ درصد زیان به همراه خواهد داشت. در صورتی که طبق شاخص فردای روز بازگشایی سود تقسیمی محاسبه می شود. شاید به ندرت شرکت هایی مثل مخابرات، همراه اول و برخی بانک ها باشند که بدون خواب سرمایه سود تقسیمی را پرداخت می کنند.

با توجه به این دو نکته و البته موارد دیگری که به عنوان نقد بر محاسبه شاخص وجود دارد می توان گفت نیاز به یک بازنگری در طراحی شاخص کل بازار بورس تهران به وضوح دیده می شود.

این مقاله توسط آقای سید حمیدرضا عظیمی نوشته شده است.

سید حمیدرضا عظیمی

سید حمیدرضا عظیمی، دانش آموخته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی از دانشگاه شهید بهشتی و دکتری مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی که از سال 1382 فعال فضای تجارت الکترونیک بوده و هم اکنون از مدرسین مدیریت بازاریابی و به طور مشخص بازاریابی اینترنتی (Digital Marketing) است. رزومه کامل من را اینجا ببینید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا